انگار امشب تو را در ماه نصفه نیمه ای از سوی پنجرهی کثیف و پست خانهمان دیده ام؛ درحالی که با صدای"the do "در تاریکی مطلق میرقصم و در سکوت به مهتاب کمنور ماه[نگاه میکنم و]، عشق را یابندهی امیدی مینامم که مرا در انتظار تو نشانده است
زمان مرا خواهش بخشید برای تمام کفر هایم به تو و آسمان و ابر و باد و خورشید و ماه و ستارگان و هزاران چیز دیگر که جای گفتنشان اینجا نیست .
و باید بگویم هرچه که باید گفت برای قلب های دلتنگ و گریخته از فریب های زودهنگام
تو به هنگام ماه به خوابم بیا ای زیبا روی ماه تا که شاید تو هم مرا لب پنجره در انتظار خود ببینی." Tonight I seen you in the moon "
"امشب تو را در ماه دیدم"
YOU ARE READING
من آنجا بودم.
Poetryفقط چندتا شعر و متن ساده و احتمالا بی مفهومن. جهت تخلیه افکار و احساساتم