تو که نیستی منی هم نیست
تو که نیستی خوابی با آرامش هم نیست
تو که نیستی آغوش گرمی هم نیست لبخند های بزرگ و دندان های نامرتبی هم نیست که گاهی تبدیل به خنده و گاهی قهقهه های بلند و پر سر و صدا میشنود ...هم نیست؛ و بدتر از تمام آنها
دیگر خبری از عاشقانه های من هم نیست
مادرم و خانواده اش تماماً نگرانم شده اند چرا که دیگر نمینویسم و نمیخوانم و حتی دیگر رغبتی برای ترکیب رنگ ها و لمس لطیف آنها با قلمو و پارچه بوم هایم ندارم
دیگر از کتاب فروشی موردعلاقهات با ذوق کتابی به خانه نمیبرم که آن را با صدای بلندی بخوانم
دیگر خبری از من نیست.. .
اکنون تنها منی وجود دارد که تورا ندارد ..With love 👉🏻👈🏻
AP.
YOU ARE READING
من آنجا بودم.
Poetryفقط چندتا شعر و متن ساده و احتمالا بی مفهومن. جهت تخلیه افکار و احساساتم