51

208 54 95
                                    

هری تلفن رو توی دستش جا به جا کرد و درحالی‌که سعی میکرد نسبت به دعواهای بی شمار تروی و لویی، اون هم سر مسخره ترین چیزهای ممکن، بی توجه باشه جواب نایل رو داد

_ من متوجه نمیشم نای ، الان این سوال ها برای چیه ؟

نایل با اضطرابی که سعی در پنهان کردنش داشت، گفت

_ فقط سواله

دستش رو توی موهای بلند شده اش کرد و با تک تک عضلاتش جنگید که اون تارهای اعصاب خوردکن رو با دندون نکنه ! لویی اون ها رو حتی بیشتر از خود هری دوست داشت !

_ چرا باید برات سوال بشه که من چجوری گرایشم رو فهمیدم ؟

_ باز اون رگ مامان وارانه ات زد بالا ؟ میگم . فقط . سواله !

_ خب نمیدونم ... یه جورایی همیشه میدونستمش ؟ شاید !

_ هیچوقت بهش شک نکردی ؟ مثلا نشده یه دختره باشه بعد تو بگی شاید بتونیم ... نمیدونم ! بیشتر از دوست باشیم ؟

_ تا حالا کسی رو نداشتم که بخوام باهاش بیشتر از دوست باشم ولی البته که به گرایشم کردم ! من قبل لویی به صورت جدی با کسی نبودم و طبیعی بود اگر فکر کنم دچار اشتباه شدم ، ولی الان آره ، مطمئنم

_ پس امکان داره تو گرایشت اشتباه کنی ، درسته ؟

_ به گرایشت شک کردی ؟

با ابروهای بالا رفته پرسید و همزمان نگاهش رو به امیلی دوخت که مثل خودش، لویی و تروی رو به چپش گرفته و مشغول لاک زدن ناخن های پاش بود

نگاه هری چند لحظه روی اون سبز ملیح میخ شد . فقط باید از اون دختر میخواستشون ... رنگ اون ها به چشم هاش میومدن ... اما بلافاصله نگاهش سمت تروی رفت و پشیمون شد

اینجا دیگه اون خونه امن و اتاق صورتی و خوشگلش نبود که هری بتونه با خیال راحت چیزهای جدید رو امتحان کنه ، حالا تو خونه پدر دوست پسرش بودن

شخصی که هری میتونست هموفوبیا رو توی اعماق وجودش تشخیص بده ، اما ظاهرا انقدری خودش رو مدیون پسرش میدونست که حداقل نخواد دوست پسرش، یعنی هری رو اذیت کنه . اما هری به هرحال تمام سعیش رو میکرد که تمام جلوه هایی که از خودش نشون میده کاملا و تماما چیزی باشن که بهش میگن " مردونه " ! نمیخواست تروی فکر کنه که لویی سمتش اومده چون حالات " زنانه " داره

و چقدر دنیا مسخره اس ... تو ذهن بعضی ها همه آدم ها زن و مرد و استریت هستن . کجای طبیعت انقدر صفر و صدی و منظم بوده ؟ فقط دوتا جنسیت و یک گرایش ؟ پس هیجانش کجاست ؟

_ هری اونجایی ؟

با صدای نایل به خودش اومد و جواب داد - بله

_ میگم الکس معتقده که من ... نمیدونم ! که شاید گرایشم یک چیز دیگه باشه ... البته این فکر اونه ها !

Black Sea Where stories live. Discover now