جین :
دیدم که جونگکوک به جیمین زنگ زد و قضیه رو فیصله داده .
دوباره یه نفس عمیق کشیدم و دستم رو کردم تو موهام .اوف . این مریضی کوفتی خیلی خجالت اوره.
- بهتری ؟
سرم رو بالا گرفتم و به جونگکوک نگاه کردم .
: آره. جونگکوک. خیلی ممنون . واقعا میگم.حقیقتا دلم نمیخواستم که منو تو اون شرایط ببینه . درحال تغلا برای کوچیک ترین ذرات اکسیژن .
البته دست خودم نبود.: جونگکوک . میتونی در باره ی این به کسی-
- به هیچ کس نمیگم جین خیالت راحت .
: ممنون .
لبخندی زدم
: میا و سلن کجان ؟- حدود نیم ساعت پیش از فیلایا پدر زنگ زد و باید کاری انجام میدادن و رفتن .
سرم رو تکون دادم .
: سوالی نداری ؟ درباره ی اینکه چرا من اینجوریم .
- نه . تا هر وقت خودت راحت باشی و دوست داشته باشی توضیح بدی .: بهت میگم .
: خب من یه مریضی دارم . اینو باید تا حالا فهمیده باشی .
پوزخندی زدم .
: اسمش COPD هست . بیماری مزمن انسداد ریه.
hronic obstructive pulmonar disease
: معمولا با استفاده از سیگار و این چیزا مردم این بیماری رو میگیرن یا آلودگی هوا ولی من ارثی گرفتم . پدربزرگم به خاطر همین بیماری تو جوونی مرد . البته خنده دار اینکه که از هر ده هزار نفر 3 نفر احتمال گرفتن این بیماری رو از طریق ارث دارند.
از علاعمش نفس تنگی . سرفه . خلط سینه ، عرق گردن ، کبود شدن استفاده شدید از ماهیچه گردن و این چیز است .
اگه بد تر بشه و پیشرفت کنه میتونه باعث گشاد شدن سینه بشه یا باعث فشار بالا در شریان شش ها و در نتیجه-- از کار افتادن بطن راست قلب .
به جونگکوک نگاه کردم آره درست میگفت . ولی اون تمام اطلاعات رو از کجا داشت . یادم رفت حتی ازش بپرسم که چه طور میدونست که باید با یه مریض تنگی نفس چه طور برخورد کنه .
: تو همه این اطلاعات رو از کجا داری ؟
- فقط میتونم اینو بگم که به پزشکی علاقه داشتم .
YOU ARE READING
our infinity
Romanceدر دنیایی دیگر دوستت خواهم داشت در دنیایی دیگر دست در دست هم در میان باغی پر از گل بدون ترس بدون قضاوت تو را تا ابد تا زمانی که آخرین تکه از وجودم پر بکشد در آغوش خواهم گرفت گویی که آخرین بار است .. Couple : kookjin, jinkook من عاشق زندگی ک...