یونگی بعد گفتن حرفش بوسه کوتاهی روی لب جیمین گذاشت و از پله ها بالا رفت
بعد 3 دقیقه با خستگی به اتاق جیمین رسید و دراتاق رو که نیمه بسته بود با پا هول داد و دلرد اتاق شد و با همون پا درو بست و سمت تخت رفت و جیمین رو روی تخت گذاشت و لباسش رو تو تنش جر داد و به جون نیپلای صورتی و وسوسه کننده جیمین افتاد و محکم میمکید جیمین هم جز چنگ زدن به موهای یونگی و ناله کردن کاری نمیتونست انجام بده
+اهههه یونگیییییی
_زیادی سکسی و تحریک کننده ای جیمین
جیمین به لباس یونگی چنگ زد و میخواست درش بیاره وقتی یونگی متوجه شد خودش لباسشو دراورد و شلوار و شرت جیمین رو باهم پایین کشید و جیمین هم مشغول باز کردن کمربند یونگی شد
یونگی وقتی دید جیمین نمیتونه شلوارش رو دربیار خودش شلوارش و شرتش رو دراورد_لوب یا کاندوم داری؟
+نه تموم شده... سر خود ارضای با عکست تموم شد
یونگی بوسه ای روی لب جیمین زد و با لبخند گفت
_دیگه حق خود ارضایی نداری جیمین
یونگی از روی جیمین بلند شد و روی تخت نشست
_پاشو باید خوب ساکش بزنی تا کمتر درد بکشی جوجه کوچولو
جیمین بدون هیچ حرفی بلند شد و چهار دست و پا سمت یونگی رفت و به دیک نیمه برامده یونگی نگاه کرد
_سعی کن دندونات نخوره بهش چون درد داره
جیمین سری تکون داد و سرش رو خم کرد و لیسی به سر دیک یونگی زد
_اههههه
جیمین وقتی ناله از روی لذت یونگی رو دید سر دیک یونگی رو وارد دهنش کرد و مکی عمیقی بهش زد
_اههههه اووووممم ادامه بده
جیمین سرش رو اروم پایین تر برد تا جایی که دیک یونگی به ته حلقش برخورد کرد و عوق زد و خواست دیک یونگی. و از دهنش بیرون ببره که یونگی دستش رو وارد موهای جیمین کرد و به موهاش چنگ زد و سرش رو تند تند عقب جلو کرد اشک از چشمای جیمین بخواطر برخورد پشت سر هم دیک یونگی به حلقش میریخت و یونگی وقتی احساس کرد نزدیکه دیکش رو از دهن جیمین خارج کرد و اب دهن جیمین که روی فکش ریخته بود رو لیسید
_داگ استایل وایستا باسنت رو سمت من بگیر
جیمین گوش کرد و همون کاری که یونگی ازش خواسته بود رو انجام داد یونگی لبش رو با زبونش خیس کرد و اسپنک محکمی به باسن جیمین زد طوری که جیمین به جلو پرت شد و ناله بلندی کرد یونگی دوتا از انگشتاش رو وارد دهنش کرد و وقتی از حیس بودنشون مطمئن شد یه ضرب وارد جیمین کرد که جیمین جیغ بلندی کشید و دستاش شل شد
+اییییییی یونگیییییی
_هیس عادت میکنی جیمینم اروم باش
یونگی انگشتاش رو داخل سوراخ جیمین میچرخوند بعد چند بار تکرار وقتی مطمئن شد واسه دیکش بت اندازه کافی جا باز کرده انگشتاش رو از سوراخ جیمین خارج کرد که جیمین ناله ای از خالی شدنش کرد و وقتی دیک یونگی رو روی سوراخش حس کرد اب دهنش رو با صدا قورت داد اون واقعا بزرگ و کلفت بود خیلی میترسید
یونگی اروم کمرش رو نوازش کرد و بوسه ای روی کمرش گذاشت و گفت_نترس جیمینم فقط یکم درد داره بعدش کاری میکنم فقط لذت ببری بهم اعتماد داری نفسم؟
+ا... اره... ب.. باشه..
یونگی لبخندی زد روی جیمین خم شد و سرش رو وارد گردن جیمین کرد و شروع به عمیق مکیدن گردن جیمین برای پرت کردن حواس جیمین کرد
+اهه یونگی اوممم
یونگی وقتی حواس پرتی جیمین رو دید یه ضرب کل دیکش رو واد جیمین کرد که نفس جیمین برای چند ثانیه بند اود و بعش جیغ بلندی کشید که پرده های گوش یونگی رو نژدیک بود پاره کنه
+هق اهههههههههه ی.... یون..هق.. خواهش...هق. می.هق. میکنم هق درش بیارررر
جیمین از درد زیاد تحمل وزن خودشو دیگه نداشت و و روی تخت افتاد و چشماش بسته شد و بیاوش شد یونگی ازش بیرون کشید و برش گردوند و راناش رو روی شونه هاش گذاشت و دوباره واردش شد ولی وقتی ناله ای از جیمین نشنید با ترس بهش خیره شد خم شد و سیلی های ارومش رو به گونه جیمین میزد تا شاید بیدار بشه ولی فایده نداشت یونگی یه نگاهی به ورودی جیمین انداخت و وقتی مطمئن شد....
هلووووو بچز چیه جای بدی تمومش کردم؟ 😂
کامنتا کم شدن ووت هم بدین مرسی
YOU ARE READING
💎الماس دست نیافتنی💎
Actionیونگی یه مامور مخفی و به اجبار باید از یه جوجه تخص مواظبت کنه این جوجه تخص معروف ترین بازیگر کره ست و از طرف خانوادش طرد شده بخاطر گرایشی که داشته پدر و مادر یونگی توی یک تصادف بعد 13 سالگی یونگی میمیرن و به طرز وحشتناکی دوتا پسرشون فقط زنده میمونن...