Part 19

63 18 10
                                    


" احساس بدی دارم که اون حرف رو به لرد اول زدم " کوشینا با قیافه ی غمگینی گفت. رو یه مبل تک نفره توی هال نشسته بود. دستشو جلوی کلون ناروتو گرفته بود تا ناروتو مانیکور ناخون انجام بده براش. ناروتوی اصلی و ده پونزده تا کلون دیگه هم داشتن بقیه ی کارها رو انجام می دادن.

میناتو در حالی که زمین رو طی می کشید جواب داد. " خودتو بابتش ناراحت نکن کوشینا. منم با تو موافقم که فرزند خونده حال مادارا رو بدتر می کنه. حرف تو اصلا بد نبود عزیزم "

کوشینا دست دیگه اشو به چونه اش زد و از روی تفکر اخم کرد. " کاش یه راهی بود که خودشون بچه دار بشن. "

ناروتو بین کارش گوش می داد.‌ فکری به ذهنش رسید و گفت. " اگه یکیشون جوتسو تغییر شکل بزنه و زن بشه ممکنه. فقط کافیه با یه مهر 9 ماه زن نگهش داریم "

چشم های کوشینا از تعجب گرد شدن. رو کرد به ناروتو و خواست نظر موافق بده. ولی قبل از این که کوشینا چیزی بگه ، میناتو جواب ناروتو رو داد. " نمی شه ناروتو. ارباب هوکاگه ، بزرگ و نماد برگ هستن. با این ازدواج هم جایگاهشون کمی متزلزل شده. نمی تونیم ایشونو اینجوری به همه نشون بدیم. مادارا هم احتمالا زیر بار زن شدن نمی ره. "

نظر کوشینا هم عوض شد. منطقی نبود یکیشون 9 ماه تمام زن بمونه. ولی فقط با یه نگاه به دست مصنوعی ناروتو ... کوشینا یه راه بهتر پیدا کرد. " شاید یه راه دیگه هم باشه !! "

میناتو طی کشیدن رو متوقف کرد و با تعجب به کوشینا نگاه کرد. کوشینای عزیزش زیادی برای کمک به لرد اول و مادارا مصمم بود. این فقط خوش قلبی کوشینا رو به میناتو یاد آوری می کرد. همین طور این که میناتو چقدر عاشق همسر عزیزشه.

کوشینا ایده اش رو توضیح داد. " همه از سلول های ارباب اول استفاده می کنن خب ؟؟ چرا خود ارباب هوکاگه ازش برای حل این مشکل استفاده نکنن ؟؟ نمونه ی DNA از ایشون ، چاکرا از مادارا. نمونه رو توی بدن مادارا مهر می کنیم و طی یه پروسه ، مادارا به طور مداوم از چاکرای خودش به اون می ده. "

میناتو از ایده ی کوشینا شوکه شده بود. شاید واقعا ممکن بود ؟؟!! با بهت و تعجب گفت. " سلول های ارباب هوکاگه به چاکرا واکنش می دن و رشد می کنن "

" کوشینا ، میناتو ، این نه دمه که داره صحبت می کنه " کوراما از بدن ناروتو برای حرف زدن باهاشون استفاده کرد. کوشینا و میناتو از دخالت ناگهانیش تعجب کردن و به بدل ناروتو که داشت حرف می زد نگاه کردن.

کوراما حرفش رو ادامه داد. " سلول های هوکاگه ی اول بخاطر نزدیکی بدنش به درخت الهی چاکرا رو جذب می کنن و رشد می کنن. ولی اگه فقط چاکرا بگیرن تبدیل به درخت می شن نه بچه ی انسان. "

" پس این روش جواب نمی ده ؟؟ " میناتو از کوراما پرسید.

کوراما پاسخ داد. " نه دقیقا. می شه کاری کرد نتیجه بده ولی این روش فقط برای مادارا یا اوبیتو که با ده دم در ارتباط بودن جواب می ده. اول باید نمونه درون مادارا مهر بشه. چاکرای مادارا با چاکرای ده دم یکی شده. برای همین جینچوریکی ده دم بدون بیجوش هم زنده می مونه. چاکرای ده دم پر از نیروی زندگیه. مادارا می تونه با قدرت یین و یانگ با اون سلول ها جنین انسان زنده بسازه و بعد اونو با چاکرای خودش پرورش بده. جذب مکرر چاکرای مادارا بخشی از اطلاعات DNA مادارا رو هم به اون بچه انتقال می ده. سوالی هست ؟؟ "

با توضیحات و اصلاحات دقیق کوراما ، میناتو و کوشینا هر دو قانع شدن. این روش جواب می داد. مادارا و هوکاگه ی اول می تونستن با این روش بچه های خودشونو به دنیا بیارن. کوشینا هیجان زده شده بود. می خواست خودش اینو به هوکاگه ی اول بگه. به هر حال هاشیراما طرفدار همیشگی دستپخت کوشینا بود و کوشینا دوست داشت کمکش کرده باشه.

Perfect Paradise ( ناروتو )Donde viven las historias. Descúbrelo ahora