جیمین لبخند پهنی زد و کنار جانگکوک نشست.
دستش رو روی شانهی اون انداخت و با حالت شنگولی گفت:
_دوستپسرت همیشه انقدر برج زهرماره؟
جانگکوک خندهی بانمکی کرد و سرش رو به طرفین تکان داد:
_نه، فقط با آدمای جدید دیر ارتباط برقرار میکنه. همه فکر میکنن خیلی خشکه... و خب، تا حدودی درست فکر میکنن، اما شوخطبع و مهربون هم هست.
جیمین که با ابروی بالا رفته بهش گوش میداد، بیربط به تمام حرفهاش گفت:
_دندونات شبیه دندونای خرگوشن.
_همه میگن.
_اینم میگن که مثل خرگوشا کیوتی؟
لبخند جانگکوک به سرعت روی صورتش ماسید و با بهت به چهره مرموز جیمین خیره شد.
_یا نوک زبونی حرف زدنت... بدجوری تحریککنندهاست! آدم هوس میکنه لباتو گاز بگیره.
_میدونی، اگه تهیونگ بفهمه که باهام لاس زدی، از این چیزی که دیدی هم سگ تر میشه. خیلی سگ تر!
جیمین با بیخیالی خندید و دستش رو از شانهی جانگکوک برداشت:
_باورپذیره.
جانگکوک با دیدن واکنش خونسردانهاش، ابرویی بالا انداخت و توی ذهنش نتبرداری کرد.
با اومدن دو مرد دیگه، جیمین به سرعت بلند شد و با گرفتن نوشیدنیش از دست هوسوک، یقهی پیراهن مردانهاش که سه دکمه اولش باز بودن رو توی مشتش گرفت و لبهاشون رو به هم کوبید.
تهیونگ کنار دوستپسرش نشست و نگاه بی حسی به بوسه آتشین اونها انداخت.
هوسوک که باسن دوستپسرش رو از روی شلوار چرم جذبش میفشرد، سرش رو کج کرد و لبهای نرم پسرش رو به دندان گرفت.
جیمین خندهی ملوسی کرد و سرش رو عقب برد.
دستی به یقه پیراهنش کسید تا صافش کنه و در همون حال گفت:
_یه تشکر بود... بابت نوشیدنی.
مرد درحالی که نگاه خیرهاش رو از لبهای خیس جیمین برنمیداشت، زمزمه کرد:
_تهیونگ حساب کرد.
پسر ابروهاش رو بالا انداخت و با لحن شیطونی گفت:
_آ آ یعنی باید برم از اونم تشکر کنم؟
هوسوک با نیشخند اخمی کرد؛ اسلپی نثار باسن خواستنیش کرد و از بین دندانهاش غرید:
_جرات کن و اجازه بده کسی جز من اون لبهای شیرینت رو مزه کنه...
جیمین فاصله صورتهاشون رو به حداقل رسوند و زمزمه کرد:
VOCÊ ESTÁ LENDO
✓ SEX Therapy [HopeMin+BTS]🔞
Fanfic(کامل شده) ❗️|هشدار|❗️ این بوک حاوی محتوای غیراخلاقی بوده و خواندن آن به افرادی که شیپر تعصبی هستند، پیشنهاد نمیشود.🚫 داستان "سکس تراپی" صرفاً آذوغهایست برای افرادی که همانند نویسنده، تک تک شیپهای بنگتن را عاشقانه دوست میدارند.♡ در صورت تمایل ب...