Chapter 6 (2/7)

1K 125 8
                                    

جیمین لبخند پهنی زد و کنار جانگ‌کوک نشست.

دستش رو روی شانه‌ی اون انداخت و با حالت شنگولی گفت:

_دوست‌پسرت همیشه انقدر برج زهرماره؟

جانگ‌کوک خنده‌ی بانمکی کرد و سرش رو به طرفین تکان داد:

_نه، فقط با آدمای جدید دیر ارتباط برقرار می‌کنه. همه فکر می‌کنن خیلی خشکه... و خب، تا حدودی درست فکر می‌کنن، اما شوخ‌طبع و مهربون هم هست.

جیمین که با ابروی بالا رفته بهش گوش می‌داد، بی‌ربط به تمام حرف‌هاش گفت:

_دندونات شبیه دندونای خرگوشن.

_همه می‌گن.

_اینم می‌گن که مثل خرگوشا کیوتی؟

لبخند جانگ‌کوک به سرعت روی صورتش ماسید و با بهت به چهره مرموز جیمین خیره شد.

_یا نوک زبونی حرف زدنت... بدجوری تحریک‌کننده‌است! آدم هوس می‌کنه لباتو گاز بگیره.

_می‌دونی، اگه تهیونگ بفهمه که باهام لاس زدی، از این چیزی که دیدی هم سگ تر می‌شه. خیلی سگ تر!

جیمین با بیخیالی خندید و دستش رو از شانه‌ی جانگ‌کوک برداشت:

_باورپذیره.

جانگ‌کوک با دیدن واکنش خونسردانه‌اش، ابرویی بالا انداخت و توی ذهنش نت‌برداری کرد.

با اومدن دو مرد دیگه، جیمین به سرعت بلند شد و با گرفتن نوشیدنیش از دست هوسوک، یقه‌ی پیراهن مردانه‌اش که سه دکمه اولش باز بودن رو توی مشتش گرفت و لب‌هاشون رو به هم کوبید.

تهیونگ کنار دوست‌پسرش نشست و نگاه بی حسی به بوسه آتشین اون‌ها انداخت.

هوسوک که باسن دوست‌پسرش رو از روی شلوار چرم جذبش می‌فشرد، سرش رو کج کرد و لب‌های نرم پسرش رو به دندان گرفت.

جیمین خنده‌ی ملوسی کرد و سرش رو عقب برد.

دستی به یقه پیراهنش کسید تا صافش کنه و در همون حال گفت:

_یه تشکر بود... بابت نوشیدنی.

مرد درحالی که نگاه خیره‌اش رو از لب‌های خیس جیمین برنمی‌داشت، زمزمه کرد:

_تهیونگ حساب کرد.

پسر ابروهاش رو بالا انداخت و با لحن شیطونی گفت:

_آ آ یعنی باید برم از اونم تشکر کنم؟

هوسوک با نیشخند اخمی کرد؛ اسلپی نثار باسن خواستنیش کرد و از بین دندان‌هاش غرید:

_جرات کن و اجازه بده کسی جز من اون لب‌های شیرینت رو مزه کنه...

جیمین فاصله صورت‌هاشون رو به حداقل رسوند و زمزمه کرد:

✓ SEX Therapy [HopeMin+BTS]🔞Onde histórias criam vida. Descubra agora