یونگی : هی سومینا
سومین : بله؟
یونگی : میشه یه کاری برام پیدا کنی؟
سومین : چرا کارایی که خودشون بهت پیشنهاد میدن رو قبول نمیکنی؟
یونگی : نمیخوام.میخوام خودم یه کار برای خودم پیدا کنم.
سومین : خودت؟
یونگی : نونااا
*لباشو داد جلو..تنها وسیله دفاعی جلوی سومین همین بود.*
سومین : باشه..ولی بهت قول نمیدم
یونگی : مرسی
*گوشیش رو برداشت...تصمیم گرفته بود بالاخره جواب جی رو بده*
(ویو جی)
*خیالش از اینکه یونگی دیگه از دستش ناراحت نیست راحت شده بود.نزدیک دو ساعت گذشته بود و نمیدونست بار چندمه که داره چتشون رو دوباره از اول میخونه.خودشم نمیدونست چرا ولی یونگی براش خیلی مهم بود..بطری ابجویی که روبهروش قرار گرفت اونو از افکارش کشید بیرون*
جین : داری به اون پسره فکر میکنی؟
جی : نه بابا
جین : کی باهم حرف زدین؟
*همونطور که هنوز به گوشیش زل زده بود جواب داد*
جی : تقریبا یه ساعت قبل از اینکه بیام
جین : یه ساعت قبل از اینکه بیای باهاش حرف زدی و الان از وقتی اومدی داری با لبخند به گوشیت نگاه میکنی؟!! قبل از اینکه بیای چندبار چتت با اون پسره رو از اول خوندی؟
جی : بخاطر اون پسره نیست..دارم..دارم به یه چیز دیگه نگاه میکنم
*جین بطری رو گرفت و لبشو تر کرد.*
جین : هی هوسوکا..میدونی عشق از همینجاها شروع میشه؟
جی : من گی نیستم.اینو تو ذهنت فرو کن.
جین : ولی تو گفتی کونشو دوست داری
جی : خب اره..ولی به عنوان یه پارتنر یه شبه
جین : اره تو گی نیستی..تو یه هوس باز عوضیای
جی : نه که خودت نیستی
جین : من اگه هوس باز بودم کل عمرمو تو حموم نمیگذروندم
*تو چشمای همدیگه نگاه کردن و زدن زیر خنده..*
جی : هیونگ..به نظرت چجوری میتونم سریع تر اعتمادشو جلب کنم؟ واقعا دلم میخواد یه شب باهاش باشم..
جین : گفتی اون طرفدارته؟
جی : اره از سال اول فعالیتم
جین : خب پس به احتمال زیاد روت کراش داره
جی : خب؟
جین : سعی کن بفهمی دوست داره یا نه..اگه دوست داشته باشه...کارت راحته
جی : یعنی از علاقش سو استفاده کنم؟
جین : کاملش رو اگه بخوای بدونی...اگه فهمیدی روت کراش داره،بهش اعتراف کن..بزار فکر کنه دوست پسرشی..بعدش هم میتونی کار کثافتت رو انجام بدی
جی : این..خیلی نقشه خوبیه
جین : اره این برای تویی که یه حرومزاده عوضی بیشتر نیستی یه نقشه خوبه
جی : بیخیال..ممنون بابت کمکت.
YOU ARE READING
my favorite porn star ( Hopegi )
Fanfictionبا اسمی که کارگردان گفت تنش لرزید.. + من باید با جِی پورن بازی کنم؟ 「 یونگی پسری که تو بچگی یتیم شده بود و توی پرورشگاه بزرگ شده بود،اتفاقی توی کافهی محبوبش پورن استار مورد علاقشو ملاقات میکنه.اگه میدونست این ملاقات زندگیشو کاملا تغییر میده،بازم به...