جی: خدافظ..
*گونشو بوسید.*
*یونگی کمربند و در ماشین رو باز کرد ولی
بیرون نرفت، مکث کرد.*
یونگی: من...من...بابت امشب معذرت میخوام..
جی: برای چی؟ کار بدی انجام دادی؟
یونگی: فقط...اگه میشه...به کسی در این مورد
نگو..
جی: باشه..
*بدون خداحافظی از ماشین خارج شد.*
.
.
جین: خب؟
جی: چی؟
جین: اگه این وقت شب پاشدی اومدی اینجا حتما یه
دلیلی داره.
جی: اومدم با رفیقم مست کنم و بازی کنم..مشکلی
داره؟
جین: مطمئنی چیزی نمیخوای بگی؟
*چشماش رو نازک کرد و با پوزخند به جی زل
زد.*
جین: امشب با اون پسره قرار نداشتی؟
جی: اره
جین: خب؟؟
جی: من... *سرشو انداخت پایین.* من بهش قول
دادم به کسی چیزی نگم..
جین: پس باهاش خوابیدی. *با هیجان گفت.*
جی: چی؟؟؟ نه..معلومه که نه!! ما فقط...فقط
همدیگه رو بوسیدیم..
جین: واقعا؟ فقط همین؟؟
جی: اره. حالا خفه شو.
.
.
یونگی: میتونم یه سوالی ازت بپرسم؟
جی: بگو..
یونگی: چرا....هیچی ولش کن..
جی: چرا؟ بگو..
یونگی: فکر کنم درست نباشه اگه بپرسمش..
جی: مشکلی نداره..
یونگی: چطوری......چطوری تصمیم گرفتی بیای
تو صنعت پورن؟
جی:....
*اخم کرد و سرشو انداخت پایین.*
یونگی: گفتم که درست نیست بپرسمش....معذرت
میخوام..من فقطـ..
جی: مشکلی نیست....راستش... بخاطر یه شخص خاص بود... سال اول دبیرستانم بود..
یونگی: شخص خاص؟
حی: سال اول دبیرستانم بود که روی یکی از سال
اخریا کراش زدم...توی یه اکیپ با بچه های خلاف
مدرسمون بودم...ازونایی که هرشب مهمونی دارن
و.. یه بار که باهاشون رفتم مهمونی و مست
کردم...اونم اونجا بود... مست کردیم و باهم
خوابیدیم.. بعدش فهمیدم که اون پورن استار بود و
حق نداشت با غریبه ها بخوابه... بعد از کلی اصرار
مجبور شدم یبار دیگه باهاش سکس کنم و فیلمشو
ضبط کنیم..
یونگی: بعدش رفتی تو اون کار؟ عا...ببخشید..
جی: دو هفته بعد از اون اتفاق...اون فارغ تحصیل
شد و دیگه ندیدمش.....بعد از دو سال توی جشن
فارغ تحصیلیمون....دیدمش...باهمدیگه حرف زدیم
و....وقتی فهمیدم بخاطر پورن بازی کردن چقدر خوب شده..ازش خواستم منو ببره کمپانیش.. جوون بودم و خام...همهی فکر و ذکرم جزئی بود..
یونگی:...اوه....الان...الان از تصمیمی که اونموقع گرفتی راضیای؟
جی: نمیدونم...گاهی اوقات پشیمون میشم...ولی
الان... درحال حاضر پشیمون نیستم..چون اگه وارد
این صنعت نمیشدم هیچوقت باهات آشنا نمیشدم..
.
_________________________________________
میخواستم پارت مصاحبهای که قراره از هوسوک و یونگی بشه رو بنویسم..
با خودم گفتم اگر شما هم سوالی جیزی دارید، با اون جوابشو بدم..
اگر سوالی دارید، بنویسید.
YOU ARE READING
my favorite porn star ( Hopegi )
Fanfictionبا اسمی که کارگردان گفت تنش لرزید.. + من باید با جِی پورن بازی کنم؟ 「 یونگی پسری که تو بچگی یتیم شده بود و توی پرورشگاه بزرگ شده بود،اتفاقی توی کافهی محبوبش پورن استار مورد علاقشو ملاقات میکنه.اگه میدونست این ملاقات زندگیشو کاملا تغییر میده،بازم به...