وقت بیش تر از این تلف نکرد بعد از برداشتن اون پرونده های لعنتی سریع از اتاق بیرون زد بعد از دیدن لیسا یه طوری خودش نشونش داد وقتی که متوجهش شد سریع از بغل اون نگهبان بیرون زد
+فک کنم خوب شدم مرسی که کمکم کردی حالام بای بای
حتی اجازه فکر کردن به اونو نداد سریع پشت جونگکوک طوری که نشون بده اصلا باهاش نیست راه افتاد دم در اون پله های اظطراری بهم رسیدن
+انجامش دادی
این سوالی بود که سری پرسید با چشمای سرگردون نگاهش کرد
پرونده هارو بالا آورد روبه روی چشماش قرار داد
+من انجامش دادم ولی به نظر کار تو هیجان انگیز تر بود+منظورت چیه ؟
+نقشه ما این نبود که خودت توی بغل اون حرومزاده ها بندازی
+تخ اینو یکی میگه که خودش دست کمی از من نداره
+میخوای بگی من با اونا یکیم؟
به پرونده های دستش اشاره کرد .
+تو حتی از اونام بدتری یه دزد حرفه ای
تنه ای به دختر روبه روش زد سمت پله ها رفت تا وارد اون سالن سرد و تاریک پله ها شد هندزفری توی گوشش گذاشت+رزی ما انجامش دادیم
+عالیه از اون ساختمونکوفتی بزنید بیرون
.....
با ضربه محکم اونارو روی میز پرت داد یه پوشه زرد رنگ بعد از اینکار خودش سمت مبل پرت کرد فقط به جمع خیره شد+خب حالا چکار کنیم ؟
بعد از سوالی که نامجون پرسید صدای سیلی شدیدی توی فضا پیچید همه برگشتن به جیمینی که به اون پیر مرد لعنتی که حالا به صندلی بسته بودنش زده بود خیره شدن+اینطوری بیدارش کنیم
بعد با خنده رو به بقیه کردو همین کارش سازگار بود چون اون پیر مرد حالا چشماش نیمه باز کرده بود داشت زیر لب مینالید
-واقعا وقاحت بار که همچین کسی ریس شرکت واینر
حرفی که جنی زد مصادف شد با بلند شد کامل سرش و خیره شدن بهش
+جنی کیم ؟
-خودمم عوضی
+دختر روانی با من چکار داری
جنی تک خنده ای کرد سمت پوشه زرد رفت اونو برداشت جلوی چشم همه صندلی برعکس کرد روبه روی اون مرد نشست
-خب شاید اومدم سهممو بگیرم یا شاید انتقام
نیشخند روی صورت اون دختر چیزای خوبی نشون نمیداد
صدای خنده اون پیر مرد حالا توی اون زیر زمینی شیک مدرن پیچید
+تو چی پیش خودت فکر کردی ؟تو فقط یه دختر روانی از یه خانواده جهش یافته با اصالتی
همین حرف کافی بود تا پاشو توی دهن اون مرد بزنه و اونو به سکوت مجبور کنه
همه اون افراد حاظر توی اون اتاق به رفتارهای ناشی اون دختر خیره بودن و هر کدوم توی مغزشون چیزی میگذشت
YOU ARE READING
𝙍𝙄𝙉𝙂🥊
Fanfictionریــنگ🥊⬳ -به مبارزه خوش اومدیʚ وسط هیاهو سرو صدا های ادمای کلاش وقتی وسط رینگ وایساد بود داشت باهاش بازی میکرد ᜊ ➥taehyung x jennie Lisa x jk Rose x jimin Jin x jiso Namjon Suga Jhoop بـه قـلـم آونـدیـنا𖠗