+آخه مطمئنید که دزدیدن تهیونگ راه تخریب جانگکوکه؟
-آره، مطمئنم..و از این هم مطمئنم که تو میتونی کاری که باید رو به نحو احسن توی شرکت انجام بدی!
+تلاشم رو میکنم خانم جئون..
.
.
"آهه ک-کوکی..اونجا درد میکنههه"
تهیونگ وسط خواب و بیداری نالیدجانگکوک چشماش رو مالید و تلاش کرد درست ببینه
"آه بچه، چیشده؟""کمکم کن کوکی..درد میکنه..توروخدا کمکم کن"
تهیونگ هقی زد و خودش رو به کوکی مالیدجانگکوک با درک موقعیت سریع از جای خودش بلند شد
"باشه کوچولو، آروم باش..کوکی الان کمکت میکنه!"
و روی تهیونگ خیمه زدتهیونگ که نیازمند هرچیزی از طرف کوکی بود، فاصلهی بین لبهاشون رو کم کرد و جانگکوک رو کامل بیدار کرد
کوک آروم شروع به بوسیدن پسرک کرد و لباسهاش رو درآورد
گاز های ریز و درشتی از لبهای پسرک میگرفت و گاها سمتگردنو ترقوههای اون حمله میبرد"آهههه ک-کوکی...ب-بیشتر میخوام..."
با لیسی که کوک به نیپل تهیونگ زد، نالهی بلند پسرک همهجا رو پر کرد
کوک همونطور کع آروم یکی از نیپلهای پسرک رو داخل دهانش میبرد و مثل یه بچهی کوچیک شروع به مکیدن و گاز گرفتن میکرد، با یکیاز دستاش اون یکی نیپل تهیونگ رو هم به بازی گرفت..
نیپلش رو فشار میداد و از نالههای تهیونگ لذت میبرد."ک-کوکی..لطفا.."
تهیونگ نالید"لطفا چی بیبی؟ چی میخوای از من"
جانگکوک پوزخندی به عاجز بودن تهیونگ زد و به مکیدن نیپلهاش و کبود کردن بدنش ادامه داد"آههه لطفا..اومم..با اون پایینیا..آهه..ب-بازی کن..لطفا کاری کن درد نداشته باشم"
تهیونگ نالید زیردست جانگکوک توی خودش پیچید"کدوم پایینیا بیبی؟"
جانگکوک که قصد اذیت کردن پسرکرو داشت پرسید"آهه کوک-..اونجا، اونجاها.."
تهیونگ با صورتی قرمز از خجالت گفت و به دیک و سوراخش اشاره کرد..پوزخندی روی لبای جانگکوک شکل گرفت. لبهای تهیونگ رو به دندون گرفت
"باشه بیبی، هرجور که تو بخوای!"سمت باکسر پسرک رفت، از روی باکسر دیک کوچولو و ورمکردهش رو بوسید و آروم باکسر رو از مای پسرک خارج کرد
تهیونگ با برخورد هوای سرد به عضوش نالهای سر داد و خودش رو تکون داد
"آهه کوکی..ز-زودتر"جانگکوک لیسی به دیک خیس از پریکام تهیونگ زد
"صبور باش بیبی"دیک پسرک رو داخل دهانش برد و شروع کرد به عقب و جلو بردن سرش..
همونطور که دیک پسرک رو میبوسید و لیس میزد، دستش رو به سوراخ پسر رسوند و روی سوراخ پسرک رو نوازش کرد
با انگشت ضربهای به سوراخ پسرک زد
YOU ARE READING
My Little Kitten! | KookV
Fanfictionچی میشه اگه دوستدختر جانگکوک گربه ای رو جلوی در خونهی پسر پیدا کنه و با اصرار به داخل خونه بیاره؟ اون گربه قطعا قراره جای اون زن رو بگیره! ••••• کاپل: کوکوی(اصلی) _ نامجین و یونمین(فرعی) ژانر: هایبرید_اسمات_بخشی از روزمره_فلاف و کمی انگست شروع: ۱...