10.punishment!

1.1K 118 10
                                    

تهیونگ طبق چیزی که داخل فیلم‌ها دیده بود، دیک کوچولوش رو به دست گرفت و شروع به حرکت‌دادن دستش کرد

"آهه دد-‌‌.. آههه ددی کوک..سریع‌تر..آهه.."

همونطور که تهیونگ با دستش خودش رو میمالید و ناله میکرد، صدایی شنید
برگشت و با مرد ایستاده در‌ چارچوب در مواجه شد

"ک-کوکی؟.."
.
.

"چیکار داری میکنی بیبی؟"

کوک یکی از ابروهاش رو بالا داد و با پوزخند ترسناکی پرسید و ادامه داد

"بدون اجازه و حضور من به خودت دست زدی بیبی؟ قبلا بهت نگفته بودم این کار ممنوعه؟"

تهیونگ بغض کرد

"می-میخوای منو ت-تنبیه کنی د-ددی؟"

توی اون فیلما دیده بود که افراد به خاطر اینکار تنبیه میشدن

"که ددی! آره بیبی، قراره تنبیهت کنم..  برای بی‌اجازه دست زدن به لپ‌تاپم، برای بی‌اجازه دست زدن به خودت و برای دیدن اون فیلما.."

جانگ‌کوک لیسی به لبش زد و به سمت تهیونگ رفت، سرش رو نزدیک گوش تهیونگ برد

"برو تو اتاق طبقه‌ی بالا و همونجا بشین تا من بیام!"

درسته زمزمه کرد ولی لحنش تحکم داشت

تهیونگ با بغض توی گلوش به سمت طبقه‌ی بالا رفت و اونطرف جانگ‌کوک به اتاق خودش رفت؛ لباسش رو عوض کرد و دستاش رو شست

از روی میز داخل آشپزخونه توت‌فرنگی‌‌ای برداشت و همینطور که میخورد به سمت طبقه‌ی بالا رفت

با وارد شدن کوک به اتاق، تهیونگی رو دید که مظلومانه روی تخت نشسته بود و دمش رو دور خودش پیچیده بود

روی تخت نشست

"پاشو و شلوار و باکسرت رو دربیار.. فقط همینارو!"

به پسرک دستور داد و منتظر موند

تهیونگ با بغض بلند شد و جلوی کوک ایستاد.. سرش رو پایین انداخت تا گونه‌های سرخ از خجالتش معلوم نشه و دستش رو به شلوارش رسوند

"به من نگاه کن و انجامش بده!"

کوک که قصد تهیونگ رو فهمیده بود، بهش دستور داد

پسرک سرش رو بالا آورد و به کوک نگاه کرد..کش شلوارش رو به دست گرفت و اون رو از پاش درآورد.
نوبت به باکسرش رسید، انقدر خجالت می‌کشید که نمیتونست اون کار رو انجام بده‌‌..

"اگه نمیخوای تنبیهت رو سخت‌تر کنم، زودتر اونو دربیار و بیا اینجا توله"

کوک گفت و ضربه‌ای به رون پاهاش زد

تهیونگ سری تکون داد

"از کلمات استفاده کن!"

"چ-چشم.."

My Little Kitten! | KookVTahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon