10. روزِ بلا!

93 12 6
                                    



ساعت 7 صبح بود و بادِ خنکی در حال وزیدن بود. بادی که آروم آروم آشغال های سبک توی کوچه رو به این و اون ور پرت می کرد. صدای خِش خِش کشیده شدن روزنامه روی زمین با برخورد به پای سونگجو قطع شد. 

طبق معمول سونگجو به اجبار پدرش در حال آهسته دوییدن توی کوچه بودن. سونگجو توی این موقعیت یه بدن متحرک بود و مغزش به کلی خواب بود و فقط هر بار که پدرش داد می زد که سریع تر باشه روحش به بدنش بر می گشت.

سونگجو با صدای خواب آلود و بدن شل و ول لب زد.

- بابا توروخدا بزار برم بخوابم!

پدرش پس گردنیِ نه چنان سنگینی به سونگجو زد.

- خجالت بکش! پسر من نباید اینقدر تنبل باشه! باید مرد بار بیای!

سونگجو که قیافه‌ش تفاوتی با گریه کردن نداشت آهی کشید و به دوییدن ادامه داد.

کمی اون ورتر اوضاع این بار برای خانواده کیم آشفته و پردردسر بود.

- مراقب باش! مراقب باش! حواست به لبه پله باشه جون هونگ!

صبح اول وقت برای خانواده‌ی تهیونگ بد شروع شده بود. مادر تهیونگ بعد از اینکه وارد آشپزخونه می‌شه و سمت یخچال میره متوجه می‌شه که داره از زیر یخچال آب بیرون میاد. چی می تونه بدتر از این باشه که وسایل برقی خانمه خونه خراب بشه؟

و حالا تهیونگ و پدرش در حال بیرون اوردن یخچال از آشپزخونه بودن و اون رو توی حیاط می بردن تا فکری به حالش بکنن.

تهیونگ با تمام زورش در حال حمل کردن یخچال بود و از پله های دم در ورودی خونه به سمت حیاط می رفت. همین موقع مادر سویون با شنیدن سر و صدا های طبقه بالا از خونه بیرون اومد و با قیافه متعجبی سمت مادر تهیونگ رفت.

- چی شده سوهی؟

مادر تهیونگ با چهره ای ناراحت سمت یوسان برگشت.

- نمیدونم چه بلای آسمونی نازل شد که یخچالم به این روز افتاد. صبح بیدار شدم دیدم از زیرش داره آب می چکه و کار نمی کنه.

یوسان کمی سوهی رو دلداری داد و بهش گفت که نگران نباشه. 

تهیونگ و پدرش بلاخره یخچال رو وسط حیاط گذاشتن و هر دو به خاطر سنگینی زیاد یخچال دستی به کمرشون کشیدن و ناله ای از سر درد بیرون دادن.

جون هونگ سمت مادر تهیونگ رفت و گفت:

- خانم اصلا نگران نباش! الان خودم مشکلش رو پیدا می کنم و تعمیرش می کنم.

مادر تهیونگ با مرور خاطرات قبلیش از تعمیر وسایل خونه توسط شوهرش اخمی کرد و داد زد.

- تو نمی‌خواد دست بزنی! هنوز یادم نمیره نصف سیم اتو رو به خاطر تعمیر کردنش قطع کردی در صورتی که ایراد از پریز برق بود! 

[Video Porn] - vk/kvWhere stories live. Discover now