Part 4

204 80 149
                                    

دانشگاه Yale، 27 دسامبر ۲۰۲۰، ساعت  19:30بعد از ظهر

لوسی پشت میز مطالعه سالن اصلی نشسته بود. دیگه نمیتونست توی اتاقش بمونه. از دیروز که اون اتفاق افتاده بود، واقعا تمرکز درس خوندن نداشت.

استرس امتحان آخر هفته رو داشت و از طرفی صحنه های دیروز پشت سر هم از جلوی چشماش رد میشدن. دو تا از دوستهاش رو از دست داده بود. کلافه کتاب رو ورق زد و با حس دستی روی شونه اش، از جا پرید. برگشت ولی کسی نبود. ترسیده گفت:"کی اینجاست؟"

سالن مطالعه خالی بود. انگار خاک مرده توی سالن ریخته باشن. تا همین 10 دقیقه پیش کلی از بچه ها اونجا بودن و الان هیچ کس نبود. لوسی گوشیش رو برداشت و یه پیام به بکهیون زد:"بیون بکهیون، اگر بگم غلط کردم، ول میکنی؟"

هیچ پیامی براش نیومد و در عوض صدای کشیده شدن صندلی به کف سالن توی محیط اکو شد. صدای گوش خراشی که باعث شد موهای بلوند روی دستهاش، سیخ بشن. ترسیده توی جاش تکون خورد و تصمیم گرفت که از اونجا بره بیرون. کتابش رو سریع بست و وسایلش رو توی کیفش گذاشت. نفس عمیقی کشید و تا خواست بلند بشه، اون زمزمه رو شنید:"کجا میری؟ باید درس بخونی!"

صدا درست کنار صورتش بود ولی هیچ کس اونجا نبود. لوسی ترسیده گفت:"بذار برم. خواهش میکنم."

و صدای خنده پسر اومد:"من فقط میخوام تو درس بخونی. همین."

لوسی سریع از جاش بلند شد و سمت درب سالن رفت. صدای جیغ بلندی توی سالن اکو شد و لحظه ای بعد، لوسی خودش رو به بیرون پرت کرد. با عجله میدوید تا از محوطه سالن اصلی دور شه. با رسیدن به دامینیک، سریع ایستاد و گفت:"دام، یکی اونجا بود... یکی ... روح بود... فکر کنم."

ترسیده بود و حتی نمیتونست جمله بندی کنه. دامینیک به لوسی نگاه کرد و گفت:"امشب تنها نمون. به نظرم بهتره با کسی باشی."

لوسی ترسیده گفت:"میشه با تو باشم؟ هم اتاقیت مشکلی نداره؟"

دامینیک به دختر نگاه کرد و گفت:"مشکلی نیست. بیا اتاق من."

و دست لوسی رو گرفت و دنبال خودش کشید. هاله هایی رو اطراف دختر میدید. نمیتونست تنهاش بذاره.

(⁠ʘ⁠ᗩ⁠ʘ⁠’⁠)(⁠ʘ⁠ᗩ⁠ʘ⁠’⁠)(⁠ʘ⁠ᗩ⁠ʘ⁠’⁠)(⁠ʘ⁠ᗩ⁠ʘ⁠’⁠)

دانشگاه Yale، 27 دسامبر ۲۰۲۰، ساعت 20:00 بعد از ظهر

بکهیون کلافه گفت:"واقعا چقدر میخواید منو اینجا نگهدارید. من تو قضایای این قتلها کاملا بی گناهم. آخه چطوری وقتی من اینجا بودم، یکی میمیره و بعد میگید من مقصرم؟"

به پشتی صندلی تکیه زد و گفت:"مثلا من کاپیتان تیم ورزشی اینجام. شاید شیطنت کرده باشم ولی همیشه مراقب وجهه خودم و تیم بودم. چطور میتونم همچین کاری بکنم؟ چرا درست فکر نمیکنید؟"

Did YOU call ME? (Completed)Where stories live. Discover now