حوصله هیچ کلاسی رو نداشت ولی مجبور بود بره. نمیتونست فکر کنه که اتفاقات دیشب، یه کابوس بودن، اون روح یا هر کوفتی که بود رو دیده بود و حتی صدای هم اتاقیش رو هم شنیده بود. چطوری میتونست بگه که هیچ اتفاقی نیفتاده؟ اصلا مگه همچین چیزی ممکن بود؟ باید با بکهیون حرف میزد. اگر واقعا اون یه تسخیر شده بود، نمیتونست با این شرایط باهاش بمونه. شده بره یه پانسیون نزدیک دانشگاه اجاره کنه اینکار رو میکرد ولی نمیتونست با این کابوس هر شب زندگی کنه!
با تنه ای که بهش خورد عصبی به طرف نگاه کرد و گفت:"کره خر جلوتو ببین."
ولی با میدل فینگری که سمتش گرفته شد، ناباور به طرف نگاه کرد. اون پارک چانیول بود و الان نادیده گرفته بودنش؟ میخواست بره سمت پسر که دیوید دستش رو روی شونه اش گذاشت و گفت:"بیخیال پسر، بریم سر کلاس."
چانیول عصبی به دیوید نگاه کرد و گفت:"بعدا فکش رو میارم پایین."
و جلوتر حرکت کرد. دیوید با خنده دنبالش راه افتاد و گفت:"اوضاع با هم اتاقی جدیدت چطوره؟"
چانیول کلافه گفت:"چطور باید باشه؟"
دیوید کنارش حرکت کرد و گفت:"شنیدم بکهیون بیون یه فاکر جذابه! خودم هنوز خیلی از نزدیک ندیدمش ولی شنیدم یکی از پسرا میگفت کمرش قویه و خوب میکنه! حتی یکی دیگه میگفت اگر قضیه پارسال پیش نمیومد، مطمئنا مخ بکهیون رو میزد و باهاش میخوابید!"
چانیول با حالت چندشی به دوستش نگاه کرد و گفت:"چی؟ اون هات و جذابه؟ منو نخندون. پسره 2 سانتی متری!"
دیوید با شیطنت گفت:"هی هی، نکنه کینگ سایز پارک، به بیون دو سانتی متری حسودیش شده؟"
-:"اگر من خیلیا سمتم نمیان، بخاطر این نیست که جذاب نیستم! بخاطر اینه که کلا حوصله کردن هر کسی رو ندارم."
دیوید بلند خندید و گفت:"منم نمیدونم زودانزالی داری!"
چانیول متعجب به دوستش خیره شد و گفت:"این چه سسشری بود گفتی؟"
-:"اون پسره بود، چی بود اسمش؟ جک؟ اون گفت که تو حتی نتونستی دو دقیقه نگهش داری و سریع ریختیش!"
-:"زر زده! من حتی با اون تحریک هم نشدم!"
-:"واقعا؟"
-:"آره. انقدر چندش و بوگندو بود که سریع از اتاق پرتش کردم بیرون. اون حتی اعتقادی به شیو نداشت. اصلا با دیدنش داشتم بالا میاوردم!"
دیوید زد زیر خنده و گفت:"حالا با بکهیون تحریک شدی؟"
چانیول روی صندلی نشست و گفت:"اسم اون رو نیار. واقعا پر سر و صداترین آدمیه که تو زندگیم دیدم. راستی، فکر کنم باید دهن جک رو صاف کنم. راجب من این زرها رو زده؟"
-:"کینه ای نباش پسر!"
-:"نباشم؟ حیثیت منو زیر سوال برده."
و همون موقع، جک وارد کلاس شد. چانیول با پوزخند و صدای بلند گفت:"هی اونز؟"
YOU ARE READING
Did YOU call ME? (Completed)
Fanfiction#Did_you_call_me Did you call me? -:«هی بچه ها، فکر کنم یه صدایی شنیدم!» -:«دوباره توهم زدی... دیگه مشروب نخور!» -:«ولی من چیزی نخوردم.» و گلدان طلایی رنگ از روی میز، به زمین افتاد! ژانر: ترسناک، رمنس کاپل: چانبک رنک ۹ #ترسناک رنک ۸ #بکیول رنک ۹ #سو...