9
کتاب آشنای تو دستش، شروع مکالمهی بیمقدمه میشه :
+ انگار شخصیت توعه که تقسیم شده بین نقشهای این کتاب.
_ چطور؟
+ ویژگی هاشون.
دلِ صاف کازیمودو، فریبندگی.. و زیبایی خیره کنندهی اسمرالدا، و فیبوس...
_ چیه فیبوس؟
+ اسمش.نشد بگم فیبوس تویی.
فیبوسِ این شهر.. فیبوسِ این کافهی قدیمی..
فیبوسِ من!
لبخند قشنگشو هدیهم میکنه.
نورانیتر از همیشه.
یه تابشِ جدید که برام غریبست، ولی.. قشنگه.
YOU ARE READING
french coffee
Fanfictionهرروز میاد؛ هرروز قهوه، هرروز کتاب، هرروز غروب، هرروز صداش، نگاهش، عطرش، این پسر، هرروز.. هرروز.. هرروز. a teakook story.