خب آپ داریم ، حمایت و ووت یادتون نره ❤️😊<___>
کیم جونگین بدن سهون رو از روی زمین بلند کرد و به سمت در چوبی کف بار رفت
اما قبل از رفتن نگاهی به زمین کثیف شده و سیگار نیمه سوخته اش انداخت
_ زمین رو تمیز کنید !_________
یه چهره رنگ پریده رو به روش نگاهی انداخت
اون پسر به نظرش ضعیف نمیومدحتی پارک چانیول هم با اون اوضاع وخیم زود تر از سهون چشم هاش رو باز کرده بود
شاید بیدار نشدن اون پسر علت دیگه ای داشت
شاید دیگه کشش این ماجرا رو نداشتبرگههای مدارکی که بکهیون از چانیول گرفته بود رو کامل نگاه کرده بود و مو به مو خوانده بود
از تمام راز های شرکت وایت باخبر شده بودجونمیون باید تا الان از همه چی باخبر میشد ، حمله وون بین به وایت چیزی نبود که کسی ازش باخبر نشه ،
حتی مردم عادی سئول هم خبر دار بودن که دو شرکت بزرگباهم درگیر شدن اما از جزئیات خبر نداشتنهیچوقت کار به اینجا نمیکشید مگر اینکه جونمیون به قصد جلوش رو نگرفته باشه
سرش رو بین دست هاش فشار داد
توی این یک روز احساس میکرد که سرش داره از این افکار میترکه ، چه دیر یا چه زود همه چیز رو کاملا میفهمید
شاید سهون هم قربانی بود
شاید سهون توی هیچ چیز دستی نداشته باشهمتوجه باز شدن چشم های رو به روش نشده بود
صدای ضعیف و خش داری به گوشش رسید
_نمیخوای وانمود کنی از بیدار شدنم خوشحالی کیم جونگین ؟
پوزخندی روی لب های پسر برنزه شکل گرفت
_ اوه سهون ، اگه یکم بیشتر میخوابیدی شک میکردم که رفتی تو کما یا فقط خوابی
به پسر متعجب کمک کرد تا کمی بشینه
_ چند وقته که بیهوشم ؟
جونگین روی صندلی کنارتخت نشست و لیوان آب رو پر کرد
_ ۲۸ ساعت ، و به عبارتی میشه یک روز و چهار ساعت از وقتی که از هوش رفتی میگذره
لیوان اب رو به دست پسر داد
سهون کمی ازش نوشید ، مزه عجیبی داشت اخم هاش رو توی هم کشید و لیوان رو روی پا تختی برگردوندایینه بزرگی رو به روی تخت بود
نگاهی به خودش انداخت
داشت درست شبیه به اونها میشد
VOUS LISEZ
damaged 🥀
FanfictionDamaged (آسیب دیده ) 🥀 Couple : kaihun (کایهون) , chanbaek (چانبک ) زمانی که به خودش اومد دید جایی ایستاده که تعلقی بهش نداره اون میخواست بره میخواست دور شه ، نمیتونست اینطور ادامه بده دوست داشت صاحب کافه کوچیکی باشه دوست داشت زندگی پاکی داشته باش...