ته سیگارشو توی بوته های کنار جدول خاموش کرد
نفس عمیقی کشید و به اسمون ابری نگاه کرد.امتحان های ترم تازه شروع شده؛
برای پسر به ظاهر بی بند و باری مثل اون نباید مهم باشه؛اما نظر مادرش متفاوت بود.به سمت دروازه مدرسه رفت تا اخرین روز قبل امتحاناشو بگذرونه.
از لاکرش دفترشو دراورد و به ناخوناش نگاه کرد از استرس نصف لاک هاشو کنده بود پس باید یه وقت میزاشت تمدیدشون کنه.
-هیی جیسونگیی چه خبر"
دوست ۱۲ سالش دستاشو دور گردنش حلقه کرد و سعی داشت رو کولش سوار شه.
پسر خیلی نرم خندید.- بیا پایین سونگ"
-از امتحانا چخبر؟"پسر چشم غره کوچیکی رفت و ادامه داد:
-شوخیت گرفته؟"سونگمین دستشو بین بازوهاش قلاب کرد.
-با اون پسره نرد تو یه کلاس امتحان میدی یه تلاشی براش بکن"
چشمای جیسونگ گشاد شد
- با کی؟"سونگمین پوزخند عجیبی روی لباش بود سرشو به گوش جیسونگ نزدیک کرد.
- لی مینهو"
سر جاش وایساد و با عکس العمل جیسونگ سونگمین دستاشو باز کرد و به سمت کلاسش رفت.
تو راهرو داد زد:
- دسشویی شرقی زودباش"با با اکو شدن صدای دوستش توی راهرو نسبتا خلوت با دو به قسمت شرقی مدرسه رفت.
~~~~صدای نفس های خودشو میشنید از خالی بودن همه اتاقک های دستشویی مطمئن بود.
فقط اخریش پر بود که میدونست لی مینهو اون توعه.
با باز شدن در دسشویی و بیرون اومدن پسر مرتب با موهای شونه شده، خط اوتو کمرشکن و کروات زرشکی
انگار نه انگار از توی دسشویی اومده بیرون.با یه نیم نگاه کوتاهی به سمت روشویی رفت.
جیسونگ به سمتش قدم برداشت و پشت سرش ایستاد.
دوباره مینهو از ایینه بهش نگاه کرد این بار طولانی تر.
- توی کلاس 4 D امتحان میدی"
مینهو شیر ابو باز کرد.
- خب؟"
از چشم های سرد و بی احساس همیشگیش منتفر بود.
جیسونگ همیشه نگران بود از سردی نگاهش شیشه های عینکش بشکنه و توی تخم چشمش فرو بره.
البته راضی به این اتفاق نبود مگر در مواقعی مثل الان.
-باید امتحان شیمی رو پاس شم"
دستاشو زیر شیر میشست و دوباره به جیسونگ نگاه کرد.
-پس درس بخون"
شیرو بست و صاف ایستاد.
قبل از اینکه به سمت در بچرخه جیسونگ شونشو گرفت.