سلام به همگی من ماهی ام ، این دومین فیک منه و امیدوارم دوسش داشته باشید
قبل اینکه شروع کنید به خوندن داستان یه خلاصه کوتاه براتون میزارم ، چنتا از شخصیت هارو هم معرفی میکنم که به تصویر سازی ذهنتون کمک کنمخلاصه :
جونگکوک پسر یه بادیگارده که با کلی اصرار با پدرش همکار میشه تا بتونه زندگی بهتری برای خواهر کوچکترش بسازه ولی این راه و این شغل جدید قرار نیست مثل تفکراتش آسون باشه ، اتفاقات عجیب و غیر قابل پیشبینی ای سر راهشه و مجبور به گرفتن تصمیم های بزرگی میشهنکته ای که دوس دارم بگم اینه که لطفا با یکی دوتا پارت اول کل فیک رو ارزیابی نکنید چون این داستان یکم پیچیده و طولانیه، بهش فرصت بدید مطمعنم میتونه نظرتون رو جلب کنه
دوم اینکه این فیک نوشتن و ویرایشش خیلی وقته تموم شده پس اگر ازش حمایت کنید من حتی میتونم هر روز براتون پارت بزارم ، همه اش به میزان توجه و ووت های شما بستگی داره
من مث بعضی از رایتر ها شرط ووت نمیزارم براتون ولی ووت دادن هزینه و وقت نمیبره پس خسیس نباشید
کامنت هایی هم که میزارید به منه نویسنده کلی انرژی و حس خوب میده پس حتما نظراتتون رو برام بنویسیدخب دیگه مرسی که فیک منو برای خوندن انتخاب کردید و امیدوارم دوسش داشته باشید ♡
★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★
جئون جونگکوک 25 ساله
★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★
جئون این سوک خواهر جونگکوک ، 17 ساله
( سوکی هم صداش میزنن )★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★
جانگ هوسوک پسر خاله و دوست صمیمی جونگکوک
25 ساله، مکانیک★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★
جئون یونگ هو 49 ساله، پدر جونگکوک
★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★
کیم تهیونگ 28 ساله
★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★ ★
باقی شخصیت ها رو توی چند پارت بعدی معرفی میکنم بهتون 😌👋
YOU ARE READING
Dilemma(vkook)
Fanfiction٭ دو راهی ٭ توی زندگی همه آدما دو راهی های زیادی هست، دو راهی هایی که آدم رو بین عقل و قلبش گیر میندازه ، وقتی که نمیدونی باید عقل و منطقت رو بچسبی یا احساسات و قلبت رو انتخاب کنی زندگی جونگکوک هم پره از این انتخاب ها ولی اون همیشه سر این دو راهی ق...