⁰¹ • ᴷⁱˢˢ ᵐᵉ ᵒⁿ ᵗʰᵉ ᵐᵒᵘᵗʰ ᵃⁿᵈ ˢᵉᵗ ᵐᵉ ᶠʳᵉᵉ

598 112 176
                                    

- خیلی خب ، باشه !

سهون با خودش گفت و تلفن رو قطع کرد. این یکی مشاور بهتر از قبلیا بود و بیشتر تونسته بود هون رو درک کنه ، اما با این حال هنوزم نمی تونست یه نتیجه ی منطقی بگیره

سهون خیلی وقت بود که میدونست آسکشواله و واقعا مشکلی با این مسئله نداشت . باور اینکه غریزه جنسی فعالی نداره با توجه به شناختی که از خودش داشت دشوار نبود و هون وقتی نتیجه تست گرایشی که دوره دبیرستان بین دانش آموزا محبوب شده بود رو دید واقعا تعجب نکرد .

حقیقتا نمی تونست انکار کنه که از نظر عاطفی جذب افراد میشه . با وجود پایین تنه ای که توی خواب زمستونی به سر میبرد قلب حساس و مهربونی داشت و تا به حال چندین بار متوجه احساسات تشدید شده ش به افراد مختلف شده بود

اگرچه سهون اوایل برای نزدیکی و پیشنهاد به اون افراد تلاش میکرد ولی متاسفانه هیچ کدوم از دختر ها یا پسر هایی که هون بهشون پیشنهاد یه رابطه عاطفی رو داد نتونستن با مسئله آسکشوال بودنش راحت کنار بیان .

هون میدونست از دست دادن یه کراش راحت تره تا از دست دادن یه معشوقه ؛ هیچ وقت به هیچ کدوم پیشنهاد امتحان حالت آزمایشی رابطه و تصمیم دوباره آینده رو نداد و حالا که بزرگتر شده بود از این مسئله به شدت راضی به نظر می رسید . سهون به اینکه خود کوچکش اینقدر عاقل بوده افتخار میکرد

کم کم میل به یه رابطه رو از دست داده بود و دوست های تک و توکی هم داشت . با این حال آدم سرزنده و خوش صحبتی محسوب میشد و جزو کارمندای خوب شرکت شناخته شده بود!

روابط جنسی صفر و عاطفی کم دلیل بر ضعیف بودنش توی روابط اجتماعیش نبود و این دومین چیزی بود که سهون درباره ش به خودش افتخار میکرد . اگرچه همیشه مطمئن بود حد و مرز بین احترام و آشنایی با صمیمیت و دوستی رو حفظ کنه و به هر کسی احساس صمیمیت نده

سهون واقعا دوست نداشت کسی بدون شناخت کافی از شرایط زندگیش و با فکر اینکه هون دوست داره نزدیک تر از قبل باشن روش کراش بزنه و بعد از فهمیدن گرایش پسر برای به چالش کشیدنش تصور کنه میتونه با همچین شرایطی کنار بیاد و فقط نیاز به یه امتحان کوچولو داره تا نتیجه رو به هر دوشون ثابت کنه. سهون نمیخواست داستان رابطه آزمایشی کوتاه مدت به هر نحوی توی زندگیش اجرا شه !!

دوستای سهون صرفا افرادی بودن که جدای از شخصیت مناسب و تایید شده شون طبق معیار های پسر ، مشکلی با گرایش جنسیش نداشتن . نصیحتش نمی کردن و تلاشی برای انجام کاری برای تغییر گرایشش نداشتن و این سهون رو خوشحال میکرد ‌. دوست هاش همینطوری که هست قبولش داشتن و این فوق العاده بود !

اگرچه خودش و هر سه دوستش شاغل بودن و وقت زیادی برای برقراری ارتباط یا خوش گذرونی نداشتن ولی سهون رابطه بینشون رو محکم میدید . نداشتن صحبت روزانه یا دیدار های هفتگی نمی تونست باعث شه پسر ذره ای از محبتی که به دوستاش داره رو توی قلبش کمرنگ تر شده ببینه و بعد از اینکه فهمید این موضوع بینشون متقابله حتی آرامش بیشتری گرفت

Bite‌ ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈDove le storie prendono vita. Scoprilo ora