سهون با دیدن چراغ های نئونی بزاقش رو قورت داد و نگاه دیگه ای به جونگین انداخت : نمیشه نریم ؟
+ معلومه که نه ! این یه تجربه کاملا جدید برات محسوب میشه بیا فقط بریم توی دلش هون !!
جونگین با ذوق گفت و سهون ته دلش برای آخر و عاقبت امشبشون دعا کرد. رفتن به باری که صرفا شامل ادم های مست کرده و توی هم لولیده ای که ادعای رقصیدن میکردن جذابیتی نداشت ؛ حداقل برای سهون
- میتونیم هر چی هست توی خونه تجربش کنیم خب ؟
+ نه هون ، بیا دیگه از چی میترسی ؟
جونگین حالا بجای غرغر لحن جدی تری گرفته بود و سهون چینی به بینیش داد : از آدمای مست و کلا ، کسایی که نمی فهمن دارن چیکار میکنن خوشم نمیاد
+ همین ؟
- به علاوه اینجا خیلی شلوغه و صدای آهنگ بالاتر از حد استاندارده . فکر کنم بخاطر همین با بار حال نمیکنم
+ میشه یه امشب به یه چیز غیر استاندارد پا بدی؟
- من الکل مصرف نمیکنم جونگین ، من ورزشکارم !
سهون جدی گفت و جونگین نفسش رو بی حوصله بیرون داد : الکل نمیخوریم ، بهرحال برنامه خاصیم براش نداشتم .. میشه حالا بریم؟
سهون نیم نگاهی به قیافه های سرخوش و نه چندان جالب افراد در حال خروج از بار انداخت و با چشم های ریز شده سمت کله نارنجی برگشت
- اگه قرار نیست الکل بخوریم برای چی اینجاییم ؟
+ هر چی .. میتونیم برقصیم
- خب نمیشد خونه برقصیم ؟
+ من واقعا عاشق موندن توی خونه ام و میدونی که هیچ مشکلی باهاش ندارم ، ولی دیگه داری کنج واحدت کپک میزنی اوه سهون ، برای چیزی جز کارت از خونه بیرون میری؟
- این منطقیه که وقتی ده ساعت در روز اونم پنج روز هفته به علاوه پنج ساعت دیگه شنبه ها محل کارم باشم و بیرون از خونه وقت بگذرونم ، بخوام تایم های خونه موندنم رو غنیمت بشمارم !
+ متوجهم ، ولی گاهی برای تفریح هم از خونه بیرون بزن
- حوصله شو ندارم جونگ
+ یه روز در هفته
جونگین اصرار کرد و سهون چشمی به اسمون بالای سرشون چرخوند. بخاطر هوای ابری ماه دیده نمیشد و سهون با وجود علاقه وافرش به هوای ابری و بارون ، این رو به نشانه منفی تعبیر میکرد
- بیا تمومش کنیم این بحث رو، یه بار برای آخرین بار میپرسم ؛ راهی هست که بخوای بیخیال این تصمیم یهویی بشی ؟
+ نه
جونگین با لبخند گفت و سهون سری تکون داد. متاسفانه نمی تونست گیر بیشتری بده چون اون شب بارونی خودش هم بدون میل خاصی از طرف جونگین زیر بارون، بیرون بردش
YOU ARE READING
Bite ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
Fanfictionاوه سهون به معنای واقعی کلمه هیچ مشکلی با گرایش جنسیش نداره ، چرا ؟ چون گرایش جنسی نداره ! یه زندگی پر ارامش و گرایشی که حداقل خودش باهاش راحته به نداشتن پارتنری که بتونه با این مسئله کنار بیاد می ارزید و سهون از ریتم خوب زندگیش راضی بود اما روتین...