" یشمی به دور گردنم!"
کامیل به آرومی سرش رو بلند کرد؛ چتریهاش که از موهای غالبا کهرباییش تیرهتر بود، تا روی چشمهاش میرسید و نگاهش کمی نگران بنظر میاومد:
- پشیمون؟
دم عمیقی از اون رایحهی شیرین گرفت و با لرزی که در جسم نحیف امگا پیچید، آهسته اون رو به آغوشش فشرد:
- تو بگو که م... من، چ.. چ...
با وجود اینکه ژوان هرلحظه بیتابتر میشد، برای اتمام جملات کند کامیل صبر میکرد؛ یادش بود که آلفا دوست نداره کسی موقع لکنتش، جملههاش رو به جاش، کامل کنه.
- چ چه کاری برات انجام بدم؟
- فکر میکردم... آلفای باهوشی هستی.
ژوان که کمی لبهاش رو کج کرده بود، با بیمیلی این رو گفت و بعد از گرفتن نگاهش از کامیل، آهسته زیر لب ادامه داد:
- پس چرا انقدر... من رو با رایحهات سست کردی؟ نکنه فکر کردی... کمکم میکنه آ..آروم شم!
و ناخواسته تک خندهای از سر ناباوری زد چرا که میتونست به وضوح برانگیختگی غرایزش رو احساس کنه.
با بالا رفتن دمای تن امگا، کامیل به آرومی موهای آبی ژوان رو لمس کرد و وزن جسم تبکردهی اون رو روی همون دستی که دور کمر باریکش حلقه شده بود، انداخت.
از جا بلند شد و ژوان رو توی آغوشش بلند کرد:
- وقتی شهر بودی هم، همین کار رو م...م میکردی؟
- تور کردن آلفاهای پولدار؟ شغل دوممه کامیل.
ژوان تلاش کرد با لحنی بیخیال و بیتوجه جملهاش رو به انتها برسونه و چندان اهمیتی به گرمای سوزان و دوست داشتنی آغوش آرامشبخش کامیل نده... اما لعنت بهش، بیاختیار دمهای عمیق میگرفت و سرش متمایل میشد تا توی گودی گردن آلفا فرو بره و زبون تبدارش رو به اون پوست حساس بکشه.
- ف.. ف... فقط، تور میکردی؟ یعنی...
کامیل تعللی کرد و همونطور که ژوان رو به سمت اتاقی میبرد تا استراحت کنه، نگاه مرددش رو به امگا دوخت:
- هر بار که توی هیت بودی...
ژوان با گستاخی خاص خودش، ابرویی برای مرد بالا انداخت و در لحظه از تماشای گنگی و تردید توی چشمهای کامیل، احساس کرد مقاومتش داره درهم میشکنه و نیاز داره صورت آلفا رو بلیسه..!
- خودت چی فکر میکنی؟ باید منتظر شاهزاده اسب سفیدم مینشستم تا تصمیم بگیره هیچوقت نیاد؟
امگا تابی به گردنش داد و درحالی که به تمسخر میخندید، انگشتهای یک دستش رو روی مهرههای گردن کامیل فشرد:
![](https://img.wattpad.com/cover/363413006-288-k433407.jpg)
YOU ARE READING
Juanne ∥ ژوان {Hamira verse, NamMin}
Fanfiction🔴 #Full 🔴 داستان ژوان، گریزی به دنیای خلق شدهی هامیرا ( #HaMira ) با ژانرهای امگاورس، هایبریدی، امپرگه که عاشقانهای سرکش و قدیمی رو به تصویر میکشه. طبق توضیحاتی که در پارت 00 داده شده، آشنایی کلیای با شخصیتهای داستان هامیرا پیدا میکنین اما خ...