★LoUiS'PoV★
-لو؟لو؟پاشو دیگه
-پففف چیه جورجیا؟
-محموله ها رسیدن تحویلشون با خودته
-و تو؟
-دستور یه سری محموله جدید باید بدم و کیفیت محموله هارو بسنجم
-اممم اره باشه برو لباس عوض کنم بیام
-باشه
رفت بیرون و من با خستگی از جام بلند شدم رفتم دستشویی و دست و صورتمو شستم صورتمو با حوله خشک کردم و یه جین مشکی با تیشرت سرمه ای پوشیدم و موهامو درست کردم و رفتم پایین
-سلام اقای تامیلسون
-سلام
-خانوم تامیلسون داره کیفیتشونو میسنجه
-نگی هم خودم میفهمم دارم میبینم
-معذرت میخوام
-جورجی؟چطورن؟
-امم لو اینا عالین و البته تعدادشونم درستن..50 کیلو کوکایین و 50کیلو ماریجوانا..شرابا هم مرغوبن..1000لیتر ویسکی..1000لیتر ودکا..1000لیتر شراب قرمز
-خوبه تو میتونی بری تو
خودش منظورمو فهمید..از اینکه اون عوضیا زل بزنن بهش متنفر بودم و بود خب اون تنها دختر اینکارِ و هیشکی نمیتونه سرش کلاه بزاره..هرچی باشه خواهر منه..
-اقای تامیلسون..باقی پولمون؟
به ویکتور اشاره کردم که پولو بده به اون عوضی تا گورشو گم کنه..ویکتور پولو بهش داد و اون بعد چک کردن پول با رفیقاش رفتن
-جیییییییییییغ
-جورجیی؟!
دویدم تو اتاقش..
اوه فاک رو میزش یه جعبه بود که توش سر استیو بود..یکی از بهترین خدمتکارام..
-ویکتور جورجیا رو ببر بیرون
ویکتور جورجی رو بلند کرد و برد بیرون یه کاغذ بود بازش کردم
«اوه تامیلسون..ایندفعه خدمتکارت و دفعه بعد خواهر عزیزت و اخرش خودت..منتظر باش.عزیزم»
های گاایز^_^
این ف ف ف ف لریه
و کار خودمه
هری توش نقش مهمی داره
و همینطور جورجیا خواهر لو
و البته خیلی ف ف تو در تو ایی
امم به نظرتون اون نامه کار کیست؟
امیدوارم خوچتان بیاید^_^