Georgia'Pov
اون..اون..اون یه..روا.نیه..فاک..صدای در خونه اومد و من لرزیدم و ترس وجودمو گرفت البته با دیدن ساموئل ترسم ریخت و پریدم بغلش
-جورجی؟عشق من؟چیشده؟چرا گریه میکنی؟
-س..سر..سر..استیو..تو..تو..اتاق..اتاق..من..من..بود..
-هرزه لعنتی کار اونه..هیش عشقم..تموم شد..باشه؟دیگه گریه نکن..هیشش اروم عمرم اروم
بلندم کرد و رو مبل نشست و منو رو پاش
-جورجی من عشقم تموم شد من الان پیشتم اروم باش اروم تموم شد نفسم
لباشو رو موهام حس میکردم و ناخودآگاه لبخند زدم برگشتم طرفش ک با چشای عسلیش رو به رو شدم و لبای همیشه قرمزش یهویی لباشو و لبام گذاشت و من با لباش کاملا اروم گرفتم و..
-اهم مجرد اینجاستا
صدای لو بود ک مارو از هم جدا کرد و من لب پایینمو گاز گرفتم و سام(مخفف ساموئل)لبخند
-سلام داداش
-سلام سامو
-فاک یو لو اینجوری صدام نکن
-فاک یو تو سامو
-اههه بسههه بس کنین
جیغ زدم و جفتشون خفه شدن و گوشی سام زنگ خورد
-چیه جانی؟...باشه..باشه نخور منو عوضی..اومدم..برو به جهنم..بای ...
قطع کرد
-جانی همیشه مزاحمه من برم فعلا
لبامو بوسید و بلندم کردو خودشم بلند شد و بعد دست دادن با لو رفت طرف ماشین ک بیرون خونه بود و ما از تو نگاش میکردیم سام برام بوس فرستاد و دست تکون داد و سوار شد..بومب..صدای انفجار بلند شد..نه نه نه..این غیر ممکنه..ساموئل من زندس
-سااااااااااااموووووووئللللللل نههههه نههههه اون زندس اوون زندس
جیغ کشیدم و خواستم بدوام طرف ماشین ک لو منو کشید تو بغلش هق هقم بلند شد و مشت زدم به سینش ک چشام سیاهی رفت و از بقیه اتفاقا چیزی نفهمیدم...
بدبخت جورجیا=|
دلم براش سوخت
هاهاها از قسمتای بعد قسمتای انتقام لو و جورجیاست
و اینکه ممنون ک 20 نفر خوندن
4نفر رای دادن
و هیشکی کامنت نزاشت
قسمت بعد اگه رای و کامنت اینجوری باشه نمیزارم
همین دگ^_^