-هررررییی فاک یو ولم کن..
-لو کاری نکن پرتت کنم تو استخر ها
بلاخره واستاد و منو گذاشت رو زمین و من مشت زدم به بازوش
-پسره روانی خل فرفری دیوونه..
هری بلند خندید و من چشم غره رفتم نگاهم رفت طرف جورجی که پاهاشو تو اب استخر کرده بود و به اب زل زده بود که یه دفعه نایل پرتش کرد تو اب
-جییییییییغ نایل هوران میکشمتتتتت
خودشو رسوند به لب استخر و دوید دنبال نایل..هری تو این فاصله بلندم کرد و پرتم کرد تو اب
-استایلز عوضیییییییییییی
داد زدم که هری خندید و تیشرتشو دراورد و گوشی و کیف پولشو از تو جیب شلوارش دراوردم و پرید تو اب..نگاهم خیره شد به اندامش..اون مثه مدلاست..بدنش ورزیده و سکسیه..اه لو تو باز چرند گفتی ببند..نگاهم رفت طرف خالکوبیاش..واای اونا خیلی نازن
-اهم..یکی اینجا داره با نگاش قورتم میده..
-خفه شو استایلز
چشم غره رفتم و با لبخند گفتم
-چشم فقط منو نکش
-میکشمت
طرفش شنا کردم و شلوار و پاشو باهم کشیدم زیر اب..و ازش فاصله گرفتم
-میکشمتتتتت لوووووو
شنا کرد طرف و اب ریخت طرفم
-هرریییییی
-چیهه؟چیه لوییس
-به من نگو لوییس هرولد
اب ریختم روش که اون یه اخم بامزه کرد و اب ریخت روم..عین دیوونه ها رو هم اب میریختم و بلند بلند میخندیدیم..عق عقب رفتم که خوردم به دیواره استخر..هری بهم نزدیک شد و کاملا چسبید بهم..زل زدم تو جنگلاش(منظور چشمای هری)و توشون داشتم گم میشدم..اون جنگل خیلی بزرگ و دوست داشتنی بود..که به طور غیرمنتظره ای لبای گرمیو رو لبای سردم حس کردم..فاک..این خیلی عالی بود..لباش مزه نعنا میداد..خیلی ناگهانانه لبامو گاز گرفت که باعث شد به خودم بیام و لبای نعنایی و عالیشو ببوسم..زبونشو وارد دهنم کرد و زبونش به هر اینچ دهنم میخورد..و باعث میشد دیوونه شم..دستاش زیر تیشرتم و رو سینه هام درحال حرکت بود..اوه فاک اگه همینجوری ادامه پیدا کنه باعث میشه من بیام(=|لو داداش|=)نفسم داشت بند میومد که یهویی ازم جدا شد و نفس نفس زد..منم مثه خودش بودم..نفس نفس میزدم
-ل..لو؟
-ب..بله هری؟
-میخوام یه چیزی رو بهت بگم
-چیشده؟
-لو..من..من..
-تو چی؟
-من خیلی دوستت دارم
چشمام گرد شد
-چ..چی؟
-من دوستت دارم..عاشقتم
من الان چی باید بگم؟عاشقشم؟نمیدونم..نه نیستم..نه نباید باشم..نه نه..نمیتونم
-لو؟
-ب..بله؟
-تو چی؟
-من..من..منم همینطور
-جدی داری میگی؟
-ا..اره هز
لبخند زد و دوباره لباشو رو لبام گذاشت..لعنت بهم ک بهش دروغ گفتم..
لعنت بهت لوییس فاکینگ تامیلسون بهتره بری خودتو بفاک بدی مرتیکه عوضی..بهتره بمیری
-لو؟
-بله هز؟
-نمیخوای بریم از اب بیرون و اتاقتو نشونم بدی؟
-ها؟اره اره باشه هز بیا بریم
از اب رفتیم بیرون و رفتیم تو اتاق من یه تیشرت گشاد و شلوار گشاد برداشتم
-بیا هری اینا رو بپوش
-مرسی عزیزم
-میتونی تو دسشویی عوض کنی
-اوه..باشه..مرسی
********************************
میدونم کم بود ولی ببخشید تو مسافرتم برگشتم جبران میکنم
راستی فن فیک جدید گذاشتم
اون راجب نایله
بخونینش پلیز و نظرتونو بگین اگه ید بود بگین
ووت اند کامنت پلیز
