*Georgia'Pov*
-خب تو با اینا جمله بساز دیگه
-فاک باشه
هنسفریمو تو گوشم گذاشتم و تو اهنگام رفتم تو پوشه♥Miley♪و گشتم دنبال اهنگ مورد علاقمStay اهنگی که از وقتی سام رفته شده همه چیزم..ولی..چشم به چیزی خورد که نباید میخورد We Can't Stop منو سام همیشه اینو گوش میدادیم یادمه یه دفعه چقدر سرش با سام دیونه بازی دراوردیم
*فلش بک*
اهنگو پلی کردم و به سام نگاه کردم با شیطنت نگام میکرد
-چیه؟
-هیچی
نیشخند زدم که باعث شد جیغ بزنم و رو تختم بپر بپر کنم
-نکن وروجک اروم بگیر دیگه
-نههههه نمیشههههههه جیییغ
پریدم پایین تو بغلش که باعث شد جفتمون بیوفتیم که اون یهو بلند شد و قلقلکم داد
-جییییییییییغ سسسااااامممم نکککککنننن
-نچ تو دختر خوبی نیستی و باید تنبیه شی
-غلط کردم جییییییغ
دیگه قلقلکم نداد و منو نشوند رو پاش و لباشو گذاشت رو لبام و درحالی که نفس نفس میزدیم همو میبوسیدیم
*پایان فلش بک*
-جورجیا..حالت خوبه؟
نایل پرسید و من بی توجه به اون و اشکام دویدم بیرون و رفتم تو حیاط بی توجه به اشکام که گونمو خیس کرده بودن یه سیگار از تو ماشین برداشتم..بعد سام سیگاری شده بودم..سام از سیگار متنفر بود..لویی هم همینطور..لو خبرنداره..هه..سیگارو رو لبم گذاشتم و روشنش کردم و دودشو دادم بیرون..این لعنتی هم نمیتونه بهم ارامش بده
-تو..سیگار میکشی؟
نایل گفت و من بی توجه بهش سیگار کشیدم(خری دگ-_-)
-و لو اینو میدونه؟
-نایل هوران این به تو ربطی نداره
★Louis'Pov★
-اوه هری ببین کاری نداره که ولی تو کلا ویلون رو تو دستت اشتباه گرفتی
-خب من چه میدونم لو
-نایل هوران این به تو ربطی نداره
-صدای جورجیاست
-به من ربطی نداره؟باشه انقدر بکش تا بمیری
-اینم صدای نایله
-تو چی میدونی هان؟تو از دردام چی میدونی؟وقتی که تو یک صدم این دردا هم نداری پس اون دهنتو ببند
-صداشون از پایین میاد
هری زمزمه کرد و من دویدم تو حیاط و نایل و جورجیا رو دیدم که رو به روی همن چشای جورجیا قرمزه و..و داره..سیگار میکشه؟وات د فاک؟
-ج..جورجی؟
نگاه جورجی به من خورد
-ل..لو..
-تو سیگار میکشی؟
داد زدم
-لو برات توضیح..
-خفه شو جورجیا تو سیگار میکشی؟!وات د فاک؟!
-لو..
بدون اینکه بفهمم زدم تو گوشش..اشکاش شدید تر شدن و برگشت و زل زد بهم
-تو من زدی؟تو خواهر یکی یدونتو زدی؟ارههه؟مگه توعه عوضی به مامان بابا قول ندادی نزاری یه قطره اشک بریزم؟اینجوری؟با کتک؟اگه ساموئلم زنده بود اینکارو میکردی؟تو یه عوضیِ عوضی چرا من با ساموئل نرفتم؟چرا؟
لعنتی..لعنت بهم..فاک..کشیدمش بغلم مشت میزد به سینم ولی برای من درد نداشت..که دیگه نزد و هق هق میکرد و من موهاشو نوازش کردم..کم کم اروم تر شد روی موهاشو بوسیدم(وقتی با مور دن دیس بتایپی این میشود)
-ببخشید جورجی نباید انقدر عوضی میبودم
-مهم..نیست..تو..حق..داشتی..ببخشید..من..یکم..هرزه بازی..دراوردم
-هیی کاری نکن یکی دیگه بزنمتا..به خواهر من نگو هرزه به خواهر خودت بگو
اروم خندید
-عاشقتم لو تو بهترین داداش دنیایی
-نه به اندازه تو فسقلی داداش
-لو من بزرگ شدم
-هنوزم فسقلی منی
-خیلی خب دیگه حرفای عاشقانتون تموم نشد؟
صدای هری بود و ما برگشتیم طرفش یا بهتر بگم طرفشون نایل و هری به دیوار تکیه داده بودن و مارو نگاه میکردن
-شما تمام مدت اینجا بودین؟!
با تعجب پرسیدم
-اره خب..
نایل گفت
-نایل بخاطر حرفام ببخشید
-اشکال نداره جورجی بیخیال
-ببخشید شما هم معطل کردیم..منو جورجی دیگه میریم ولی واسه فردا جبران میکنیم
-فردا به موقع بیاین از این بازیام درنیارین
هری با یه اخم بامزه گفت
-چشم اقای مو فرفری اخمو
با شیطنت گفتم
-بله؟
-هیچی ببخشید
-خوبه
هری با یه نیشخند گفت
*************************
دیشب نت نداشتم تایپیدم
چقدر زیاد شد624 کلمه-_-
رای و کامنت پلیز
یکم بیشترش کنین دگ-_-
