ما سوار ماشین شدیم و راه تو سکوت طی شد و وقتی رسیدیم جورجی رفت بخوابه منم همینکارو کردم چون واقعا خسته بودم
-تو چی فکر کردی هان؟
-تو کی هستی؟
-من؟نابود کننده تو
-خفه شو عوضی اگه جرعت داری خودتو نشون بده
-تو اینو میخوای؟
-اره اینو میخوام
دوتا دست قوی دور گردنم قرار گرفت و من نمیتونستم نفس بکشم
-ولش کن
یه صدای بم اینو گفت
-نه نمیکنم
-گفتم ولش کن عوضی
دستاش از دور گردنم برداشته شد و یکی بغلم کرد
-خوبی؟
همون صدای بم کنار گوشم گفت و من سرفه کردم
-ا..اره
-لو؟
یهو یه چیز سرد حس کردم..اب یخ؟..چشامو باز کردم و به جورجیا نگاه کردم که داشت با شیطنت نگام میکرد
-خب چیه؟هرکاری کردم بیدار نشدی..تقصیر خودته یکم هوشیار بخواب
-جورجیا؟
از لای دندونام و با حرص گفتم
-جوووونم داداشی؟
-فقط دعا کن گیرت نیارم
بلند شدم و جورجی دوید و رفت بیرون و منم دویدم دنبالش
-جججییییییییغغغ کمممک لو میخواااد منوووو بکشهه(حقته منم بودم اینکارو میکردمΠ_Π)
-واستااا جورجییی واسااا میگم واسا..
-عمممراااا..ویییککتوووووور خاله استفففففف
خاله استف یا یکی از قدیمی ترین خدمتکارامون از اشپزخونه اومد بیرون
-جورجی..لو..چیشده؟
-خاله استف این فسقلی رو من وقتی خواب بودم اب یخ ریخته
-خاله اااسسسستففف جووونممم کممممممکککک
خاله استف درحالی که میخندید گفت
-شما هیچوقت بزرگ نمیشین هیچوقت واقعا ازتون ناامید شدم..مامان باباتونم اینو میگفتن..راست میگفتن..شما عین بچه دوساله هایین
-خخاااله اسستفف باشه من دوساله کمکمم کن
-نه باید پای عواقب کاراتم باشی جورجی(هرکی خربزه میخوره باید پای لرزشم بشینهΠ_Π)
جورجی عین دوساله ها واستاد و پاشو کوبوند زمین که من سریع گرفتمش و نزاشتم اعتراض کنه
-خب چیکارت کنم؟
-داداش لولو من که انقدل دوزت دالممممم دلت مویادددد؟
عین گربه شرک زل زد بهم نفسمو با حرص دادم بیرون
-خیلی خوب خر شدم(چه زیبا=|)
-عاشقتما
-منم همینطور ولی..
محکم تر گرفتمش و قلقلکش دادم
-جییییییییغغغ لوووو نکننن نکنننن
-نچ نچ باید تنبیه شی عزیزم
همینطوری که قلقلکش میدادم یهو صدای گوشیم بلند شد..گوشی من تو پذیرایی چیکار میکنه؟شاید خودم گذاشتم..ولش کردم و رفتم گوشیمو برداشتم..ناشناس..
-بله؟
-سلام لو
-شما
-هری
-شماره منو از کجا اوردی؟
-وقتی کسی رمز گوشیشو بزاره L&G(منم از این داداشا میخوام شما چطور=|)خب راحت میتونی بازش کنی شمارتو بزنی زنگ بزنی به.گوشیت شماره رو سیو کنی و اخرشم اون زنگو پاک کنی درواقع نایلم با گوشی جورجی اینکارو کرد و الان که داری باهام حرف میزنی جورجی داره با نایل حرف میزنه
به جورجی نگاه کردم که اونم بهم نگاه کرد داشت با گوشیش حرف میزد و ریز میخندید
-اخه رمز اونمL&G(خواهر و برادر عاشقن=|)
-اوه فاک خیلی خوب حرفتو بگو
-اوه اره میدونی عزیزم این یکم مقدمه چینی داره
-هز بگو
-تو بهم چی گفتی؟
-هز..••••••••••••••~~~~~~~~~•••••••••••••
میدونم کم بود
ولی نسبت به ووت و کامنتاتون خوب بود
قسمت بعد و بعدترش باحال و هیجانیه
اگه میخواین کامنت اند ووت
ممکنه لری کیسینگ داشته باشه^_^
لطفا ووت اند کامنت
