ChApTer 6

1K 151 39
                                    

-اوه خب خانم جورجیا شما با من بیا برادرتونم با هری میره

-اوه باشه

جورجی نایل رفتن تو یه اتاق

-بیا

هری زمزمه کرد و راه افتاد و منم دنبالش رفتم اتاقش..اتاقش..فرقی با اتاق من نداشت دکوراسیون سیاه سفید و البته از من شلخته تره من خیلی منظمم..

-بشین

با دستش به یه صندلی اشاره کرد و من نشستم

-چ تیپایی زدین شما دوتا

-اوه اره میدونین جزو اصول ماست اولین بار در ملاقات با دانش اموز جدیدمون تیپ میزنیم

-اوه..

-خب از چی شروع کنیم؟

-نمیدونم

-بهتره از فرانسوی شروع کنیم

-باشه(هری درسخون میشود=|)

-خب از "کلمات" شروع میکنیم.."A" تو فرانسویی"Une"نوشته و"ایون"(ایون نخونونین ایییون خونده میشه)خونده میشه

-اها

همینجور که کلماتو بهش یاد میدادم مجبورش میکردم بنویسه و تکرار کنه و البته بهش زل میزدم..خب در واقع اره اون خوشگله خیلیم خوشگله چشمای سبزش مثه دوتا زمرد بودن که ادمو جذب میکردن موهای فرش دلم میخواست لمسش کنم..فقط اون چرا انقدر تتو داره؟اه به تو چه لویی تو فقط اینجایی اونو بکشی..با دستای خودت اونو بکشی و بشنویی که داره التماست میکنه این حق اونه..اون یه عوضی حرومزادست..با اون مامان قاتل هرزش..

-اوه لو فکر نمیکنی بسه؟من خسته شدم

چقدر قشنگ میگه لو..اه..فاک لو بهتره دهنتو ببندی لویی احمق(معلوم نی با خودش چند چنده=|)

-آه..اره.بهتره یه پنج تا ده دقیقه استراحت کنیم و بریم سراغ پیانو

                          ♦♦♦♦

-نه نه هری داری اشتباه میزنی

-اههه من نمیدونم لو کمک کن غر نزن

-دستمو رو دستش گذاشتم و نوتا رو زدم و بعد اینکارو تند کردم..دستاش گرم و بزرگ بودن..اون از من خیلی بزرگتره..

-اوه..لو؟

کنار گوشیم زمزمه کردم

-مرسی

زل زدم تو چشاش

-ا..اوه..خ..خواهش

ازش فاصله گرفتم..

-گشنت نی؟

-کم و بیش

-شرط میبندم نایل همه غذاها دو خورده

اینو گفتم و اروم خندید

-و شرط میبندم جورجی ابم نخورده..

پوزخند زدم

-چی؟

-هیچی اقای استایلز

-بهم بگو هری

-باشه هری

-لو؟

                 ************
هاییییی^_^
من میخواستم دیروز بزارم ولی واقعا وقت نشد ساری+-+
و اینکه تعداد وت و کامنتاتون هی کمتر میشه=|
پلیز وت اند کامنت گایز

No CoNtRoLWhere stories live. Discover now