( چپتر 46 )💦💜

1.6K 147 146
                                    

.
.
.
.

یهو مچ دست پسرو کشید
و وارد دستشویی وسط راهرو شد ....

چشمای جیمین گرد شد ....
سریع سمت الفاش برگشت

" چ..چیشده ؟؟؟

درو قفل کرد و سمت صورت
خوشگل و معصومش برگشت..

" یه طعم بگو ...

پسرک گیج شده نگاهشو بین چشماش چرخوند
" چ..چی ؟؟

" میگم یه طعم بگو ...

" خب ..خب هلو !؟!

چشمای آلفا برق خبیثی زد
" آفرین...همرام دارمش ..
خم شد
گونه سرخشو بوسید

چشمای پسر از حرکتش گرد شد

شوگا جلوی چشمای کیوت و خشک شدش
پلمپ اون چیز مربع طوسی رو با دندون باز
کرد
"  امشب جیمین با طعم هلو ادامسی داریم ...؟؟

چشمای کیوتش بیشتر گرد شد
بین لبای سرخش فاصله افتاد
" ت..تو ..مستی ؟ ..

نیش خندی زد " نه...من چیزی نخوردم عروسک !

شوگا جلوی پسرک خشک شده
بسته کاندوم صورتی رو تکون داد

"  ادامس هلو دوست داری ؟؟

با بهت چشمای لرزونشو به چشمای شیطون الفاش داد
ادامس که ...بسته بندی ...نیست ..اونا...آدامس نبودن ؟
" پس...پس ..ک..کاکتوس....

از قصد خم شد
روی صورتش و بینیشو به بینی نخودی سرخش مالید

"آره...آدامس... از نوع خاردارش ...!

به وضوح چند ثانیه نفسش بند اومد
اینجوری اذیت کردنش خیلی مزه میداد !!

الفا آب دهنشو قورت داد
آروم خم شد روی گیلاسای سرخش بوسه نرمی گذاشت
و سریع عقب کشید
نمی‌خواست صورت کیوتشو از دست بده..

جیمین بلخره به خودش اومد
و هوا رو با شدت به ریش کشید

یونگی لباشو از خنده بهم فشار داد
هنوز مغز کوجولوش نتونست بود
هضم کنه اتفاقای افتادرو !!!

روی لبای سرخش لب زد
" مثل این که ....
خیلیم خوشت اومده بود ....

صداشو نازک و کشیده کرد
" آلفا ..خیلی بزرگه ...
...دارم میاام ...!!!

بلخره صورتی شد ...کم کم رو به قرمزی رفت
و جشمای معصومش از خجالت اشکی شده.....

شوگا لباشو از خنده بهم فشار داد
همین بود ...
آروم  زمزمه کرد

"  یک ...

دو ....

قبل این که سه کامل بشه
دستشو روی لباش گذاشت

" ششش.‌.جیغ نزن گلوت درد میگیره جوجه..
چرا الان دوباره خجالت کشیدی؟
بازم دلت تنبیه میخواد ؟
مگه نگفتی دیگه خجالت نمیکشم !؟!

that man / اون مرد " yoonmin"Where stories live. Discover now