writer pov:
چند روزی از اون روز میگذشت.به شکل معجزه آسایی جونگین هنوز زنده بود و به هیونجین کمک بود به یجی که مهره اصلی بود برسه یا....اون واقعا مهره اصلی بود؟
رابطه هیونجین و فلیکس هنوزم بلاتکلیف بود و هیچ کدومشون واسه اینکه بپرسه رابطشون دقیقا چیه پیش قدم نمیشد ولی بوسه های وقت و بی وقت هیونجین دلیل خوبی بود که اونا دیگه "دوست" نبودن
انگار همه چیز داشت درست میشد.میتونستن وارد یه فصل جدید از زندگیشون بشن و بی دغدغه زندگی بکنن؟
جیسونگ:مطمئنی میخوای برگردی خونه خودت؟
فلیکس:اونجا حداقل در حال حاضر از اینجا امن تره
جیسونگ تا دم در همراهیش کرد و چمدوناش رو براش اورد
چیزی که توقعشو نداشت هیونجینی بود که پایین منتظر فلیکس وایساده بود
جیسونگ:زندگی مافیایی واقعا خفنه. انگار تو رمان های دارک رومنسم
هیونجین ساعت دور مچشو سفت کرد و گفت:ای کاش دوستت میزاشت مثل همون رمانا بک...( بکنمش)
با لگدی که فلیکس بهش زد حرفش نصفه موند
جیسونگ بلند خندید
فلیکس:ظاهرا از جونت سیر شدی هوانگ هیونجین
هیونجین:قاتل تو باشی حاضرم روزی ده بار بمیرم
چشماشو تو حدقه چرخوند و به کمک هیونجین چمدوناش رو تو ماشین گذاشت
فلیکس:من رفتم دو سه دقیقه صبر کن بعد زنگ بزن لینو هیونگ. شاید یه چیزی جا گذاشتم خواستم برگردم. هیچ علاقه ای ندارم صحنه های اروتیکی که شامل شما دوتا میشه رو ببینم
جیسونگ با لحن مسخره ای ادای فلیکس و دراورد:خوبه که میدونی با رفتنت خوشحالم میکنی
فلیکس:میبینی هیون؟ ایشون دوست از بچگی تا امروزم
اه بلندی کشید و نمادین قیافه غمگین گرفت
هیونجین:حتی ناراحت بودنتم هاته
جیسونگ:یکم دیگه اینجا بمونم اونی که صحنه اروتیک میبینه منم. من که رفتم. بعدا میبینمت لیکسی
با رفتن جیسونگ پوزخند هیونجین برای فلیکس واضح تر شده بود
بعد از مدت طولانی ای زل زدن به هم دیگه، هیونجین در ماشین رو باز کرد تا فلیکس بشینه و خودش سمت راننده نشست
هیونجین:چه حسی داری میخوای برگردی خونه خودت؟
فلیکس چند دقیقه فکر کرد
فلیکس:راجب برگشتن به خونه خودم؟ نمیدونم ولی این دوماه اخیر با تو.....عجیب بود. طوری که اولش آرزو میکردم هیچوقت نمیدیدمت و الان با ندیدنت قلبم نمیزنه....نمیدونم یهو چطوری همه چیز عوض شد
YOU ARE READING
I hate loving you
Fanfictionنمیتونم دوست داشته باشم؟خب دارم. نمیخوام ولی دارم. از این متنفرم که دوست دارم هیونجین.نمیخوام عاشق یه قاتل باشم ولی هستم. نمیتونم نباشم. پس بزار باهات سرد باشم. بزار حداقل فکر کنم میتونم عاشقت نباشم ژانر:طنز،مافیایی،درام،خیلییی کم انگست، اسمات کاپل...