𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐:
احتمالا همکارهای پدرش این بیمارستان رو خریده بودند وگرنه چه دلیل دیگه ای داشت که کارکنای بیشتر بخش ها پسر های خودشون بود!
سرش رو پایین انداخت سعی کرد بدون جلب توجه به سمت اتاق تعویض لباس بره. لباسش رو با روپوش سفید عوض کرد و کارت مخصوصش رو کردنش انداخت و دوباره در همون حالت قبلی به سمت اتاق اورژانس پا تند کرد. درسته اون پزشک بقش اورژانس بود.
در تلاش بود که پنهانی به سمت بخش بره که ناگهان با چیزی برخورد کرد، البته بهتره بگیم کسی!
سرش رو چرخوند اما کسی رو ندید تا اینکه کسی به پاش لگد زد.
پارک جیمین: هی این پایین
تهیونگ خواست چیزی بگه که دوباره پسر گفت
پارک جیمین: کافیه یک کلمه راجب قدم حرف بزنی تا با لگد بزنم جایی که نباید.
تهیونگ با تعجب به پسر خیره بود که ادامه داد
پارک جیمین: اهم اهم اهم، من جیمینم پارک جیمین ۲۸ سالمه و یه بتا هستم با رایحه خیلی کمه زنبق آبی و به خاطر اینکه رایحه آلفا ها و امگاها روم تاثیر نمیزاره و همینطور رایحه خودم روی اونا و کونم دربرابر آلفا ها محافظت شده است اینجا پرستارم البته فکر کنم خودت هم اینارو میدونستی. هی وای ببخشید خیلی حرف زدم پدرم همیشه بهم میگه جیمی جلوی زبونت رو بگیرا ولی هعی!تهیونگ که الان میدونست اسم اون پسر جیمین هست در جواب پسر تنها یک کلمه گفت!
تهیونگ: صحیح!
(علامت جیمین از این به بعد = )
= فقط همین؟ صیحیح؟!
+ ببینم تو پسر آقای پارک هستی؟ نائب رئیس انجمن؟
= از کجا پدر منو میشناسی؟
+ من کیم تهیونگ پسر رئیس کیم هستم!جیمین نگاهی به اطراف انداخت و دست تهیونگ رو گرفت و گفت: دنبالم بیا میریم اتاق من اونجا حرف بزنیم!
+ چرا؟
= آها پس عمه ی من موقع حرف زدن ده بار دور و بر رو نگاه میکنه که یوقت کسی نبینتش! اصلا چرا اینکارو میکنی؟ قاتلی یا طلبکار داری؟
+ وای راست میگی. بریم بریم برات توضیح میدم!
= ببین من پول مول ندارم بخوای منو تیغ بزنی ها گفته باشم!
+ یااا من نه قاتلم نه طلب دارم بریم توضیح میدمممم گفتممم!
= خیلی خب خیلی خب!پارک جیمین
بتا با رایحه ی زنبق آبی
۲۸ ساله
از الهه ماه و جفتش متنفره چون نیومده تا اون رو پیدا کنه!
هرکسی راجب قدش صحبت کنه میزنه جایی که نباید هرکسی که میخواد باشه!
--------------------------------------------------------------
ووت و کامنت فراموش نشه💜
VOCÊ ESTÁ LENDO
𝐇𝐚𝐫𝐦𝐨𝐧𝐢𝐜𝐚
Contoزندگی آلفایی که از نظر جثه و صورت شبیه بقیه هم جنس های خودش نیست قراره چطور پیش بره؟ ترد شدن حتی از طرف خانواده قبل از جامعه به نظرتون چه حسی برای اون آلفای بیچاره داره؟ حتما الهه ی ماه باید ازش متنفر باشه که همچین سرنوشتی در انتظارشه....... ...