Ch 17

84 22 103
                                    

ژانویه ۲۰۱۱

بکهیون روبه‌روی پله‌های ساختمون یه مسیر ثابت رو مدام میرفت و برمیگشت. گاهی پوست لبش رو میکند و گاهی با ریشه‌ی بلند شده‌ی ناخنش بازی میکرد. استرس تو تمام وجودش با سرعت بالایی میچرخید و باعث میشد دلش بخواد بالا بیاره.

دست‌هاش رو با بخار دهنش گرم کرد و اون‌ها رو چندین بار به هم مالید تا به وسیله اصطکاک گرم شن. تقریبا اوایل ماه ژانویه بود و زمینِ با برف سفید پوش شده، احساس سرما رو دوبرابر میکرد.

به‌طرز عجیبی با گذر زمان، قتل‌ها به اوایل ماه نزدیک‌تر میشدن و کسی هیچ ایده‌ای نداشت که ذهن اون قاتل کثیف چی میگذره. زن بود؟ مرد بود؟ چند ساله؟ اهل کجا؟ چه شکلی؟ هیچکس هیچی نمیدونست و مردم فقط صبر میکردن تا ژانویه با هدایای خونینش از راه برسه.

بکهیون دوباره نگاهی به تابلوی بالای سرش انداخت. مرکز تحقیقات پزشکی قانونی سئول، داخل پرانتز وابسته به اداره پلیس مرکزی.

"فاک."

این اولین کلمه‌ی بود که با فکر کردن به پیرزنِ توی سردخونه‌ی این ساختمون، به ذهنش میرسید. فاکینگ هشتمین قربانی وینتر کیلر توی یه کمد فلزی کوچیک خوابیده بود و قاتلش میتونست هر کسی باشه چون پلیس بعد از این همه سال هنوز هم هیچ ایده‌ای درمورد این قضیه نداشت.

صدای بسته شدن در ماشین، توجه بکهیون رو جلب کرد. سونگ مین‌هو کارآگاه پنجاه و سه ساله پرونده وینتر کیلر، پنجمین داوطلب حل پرونده بود که کم و بیش خسته و درمونده به‌نظر میرسید.

بکهیون به طرف مرد دوید. لباس‌هاش از بالا تا پایین هرکدوم از یه مارک معروف بودن و میشد با فقط لخت کردن اون کارآگاه پول زیادی به جیب زد. چطور انقدر جرأت داشت که با چنین شرایطی انقدر گرون لباس بپوشه.

+بیون بکهیون.

-سلام کارآگاه.

+باز چی میخوای؟

-اومدم اگه اجازه بدین...

+نمیدم برو.

مرد با عصبانیت به بکهیون توپید و سمت ساختمون رفت. حین بالا رفتن از پله‌ها همیشه یکی از دست‌هاش رو مشت میکرد و هیچکس هیچ ایده‌ای نداشت که چرا این کار رو میکنه.

-اما کارآگاه...

+حرفمو زدم.

-و نذاشتین من حرف بزنم.

بکهیون همراه اون مرد پله‌های ساختمون رو بالا رفت و عین یه جوجه اردک که ناخواسته دنبال مادرش همه جا میره، اون هم پشت سر کارآگاه میدوید.

-من میتونم کمکتون کنم.

+تو هیچ کاری نمیتونی بکنی بچه.

-لطفا بهم فرصت بدین. من خیلی تحقیق کردم.

Genius | ChanbaekWhere stories live. Discover now