Harry +18

1.6K 57 21
                                    


•تو و هری دارید باهم چت میکنید و تو داری عکس ه از جاهای ناجورت میگیری و میفرستی برای هری•
هری:وای‌‌...لطفا هنوز بفرست...وای کاش الان پیشت بودم...وووییی سینه هات...وووییی تو حلقم...وووییی فکر کنم دارم برامده میشم...وای دیگه نفرست...دارم میمیرم...من تو رو میخوام‌‌...
ا.ت:هری...بذار یه عکس دیگه از سینم بگیرم...اخه زخم شده میخوام میخوام تو هم ببینی...

هری:اَه...لعنتی...باشه بفرست.‌..
•عکس رو فرستادی•
هری:کدوم کثافتی باتو این کار رو کرده‌‌‌...؟
ا.ت:هیچکس...کی با سینه های من کار داره...داشتم با ژیلت کار میکردم...که یه دفعه دستم رد کرد این طور شد...
هری:دیگه نبینم این کار رو کنی...سینه های خشگلمو خط خطی کنی...
ا.ت:باشه عشقم‌...یه عکس دیگه از اونجام بفرستم...

هری:نه...واستا برم شلوارم که فاقش پاره شد...با شرتم که کاملا خیس شده رو عوض کنم بیام بعد بفرست...
ا.ت:باشه عشقم...❤من عکس رو میگیرم تا تو برگردی...❤
......
میدونم کوتاه بود ولی من عاشقشم
نظر پلیز

Short StoryDonde viven las historias. Descúbrelo ahora