chapter 26

1.1K 174 19
                                    



الان با یه فنجون چایی رو مبل پذیرایی نشستم، چون به هیچ وجه خوابم نمیبره. وقتی رسیدم خونه و دیدم که هری علاوه بر این که جواب پیامک هامو نمیده، خونه هم نیست عملا سکته کردم. نایل هم جوابم رو نمی داد ولی این خیلی چیز عجیبی نبود چون معمولا نایل گوشیش رو سایلنته و یادش میره چکش کنه.
ولی خب، نمی تونستم تحمل کنم هری منو نادیده بگیره. فقط چند ثانیه مونده بود تا برم به بادیگاردا بگم دنبالش بگردن که اون ویدیو پست شد.
یکی از دوستای اد اون ویدیو رو تو توییتر شخصیش پست کرد ولی یکی از فن ها که انگار تو اف بی آی کار میکرد، تونست پیداش کنه و در عرض چند دقیقه تو سطح جهان پخشش شد. ویدیویی از هری، نایل و اد که دور آتیش نشسته بودن و آهنگ می خوندن.
منیجمنت از اون ویدیو خوشش میاد، می دونم، چون صداشون زیبا به نظر می رسید و هری داشت لبخند می زد و خوشحال بود. این یه ویدیوی ایده آل برای پخش شدن بود چون اونا خیلی عادی و خوشحال با اد وقت می گذروندن و این حرف ما که می گفتیم حال هری خوبه و داره به حالت طبیعیش بر می گرده رو، تایید می کرد.
ویدیو طوری به نظر می رسید که انگار همه چی عالیه و هیچ کس هم متوجه نمی شد که اونا مست بودن، البته اگه قوطی های کنار نایل و اد و آبجوی بین پاهای هری رو حساب نمی کردی. البنه اونا شبیه دم های مست هم نبودن، صداشون واضح و طبیعی بود. ولی خب هری کاملا مست بود. من به اندازه کافی میشناختمش که نشونه های مستیش رو بدونم. چشم های سبزش درشت میشدن و چال گونه ی سمت چپش عمیق تر میشد، چون همش به اون سمت نیشخند می زد.

یکم بعد از این که ویدیو پست شد، یه اکانت اینستاگرام که خبرهای مربوط به هری رو منتشر میکرد، عکسی از اون و یه دختر خیلی خوشگل، پست کرد که بغلش نشسته بود. هر دوشون داشتن می خندیدن و دختره بهش تکیه داده بود. منیجمنت از این هم خوشش میاد، چون اگه چهره سکسی هری از بین می رفت، سکته می کرد. منیجمنت خوشحال میشه اگر بفهمه مردم هنوز هم فکر میکنن هری به خانوم ها گرایش داره.
هری خوشحال به نظر می رسید پس منم باید خوشحال باشم ولی نیستم، چون الان ساعت دو شبه و اون هنوز خونه نیومده!
میدونم از دستم عصبانیه ولی نمیدونم چرا. از وقتی که فهمیدم جوابم رو نمیده، دارم سکته میکنم، چون متوجه شدم که بعد پخش شدن مصاحبه درباه ی هری، یه سری نظرات منفی و تندی دادن و این هری و اذیت کرده.

پشیمون بودم که چرا پیشش نبودم تا آرومش کنم. نایل درکل خیلی عالیه ولی اون طرز فکر هری رو اون طور که من می دونم، نمی دونه.
هری نمی تونه خجالت کشیدن رو تحمل کنه و بخاطر همین، کامنت های خشن و بی ادبانه همیشه اونو بیشتر تحت تاثیر قرار می ده. من بعد از این که النور رو بیرون بردم، با عجله به خونه برگشتم و توقع داشتم هری رو در حالی که ناراحته و به توییترش زل زده، پیدا کنم. ولی اون حتی خونه هم نبود و به خاطر همین فکر میکنم اون از دست من عصبانیه.

I dont want to need you (larry)(persian)Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum