نامه ی اول

359 42 17
                                    

عزیزه دلم...
همیشه برایم اولین بارها سخت بود.

همیشه اولین بارها کمی موذب بودم.

اولین بارها پاکند،خامند و دوست داشتنی.

این اولین بار است که با تو حرف میزنم و برای شروع ،کلمات قدرته یاری ندارند!
کلمات همیشه بی فایده بودند.

عزیزه دلم...
همیشه میدانستم بودی!

حتی قبل از دیدنه برگه ی کوچکی که صبح دیدم.

همیشه حس میشدی اما باتو حرفی نزدم.

عزیزه دلم میدانی؟
حس ها عمیق تر از حرف ها و کلمات هستند.

حس ها در چشم ها تداعی میشوند نه روی زبان.

عزیزه دلم به چشم ها دقت کن ، وقتی دیدی همراه با قلبت میتوانی چیزهایی که به زبان نمیایند را هم حتی حس کنی.
انسان ها به همین سادگی پیچیده هستند.

عزیزه من...
کاش ب چشم هایم نگاه میکردی تا میتوانستی حس کنی.
تورا بیشتر از هر کسی و هرچیزی عاشقانه میپرستم.
تو در کناره خدای من جای داری.

[ DANDELION ]#1 // ViatorWhere stories live. Discover now