عزيزدلم...انا هر روز بمن زنگ میزند و سفارش میکند چه چیزهایی بخورم که حالت بهتر شود.
آنا مادربزرگه خوبیست.
مثلا تا پنج شش سالگی میدانم بعد از پدرت به آنا وابسته میشوی.
آنا واقعا از درون یک بچه است ، خم میشود با تو جیغ میکشد و شيطنت هایی میکند که از دیده بزرگ ترها کمی عجیب غریب هست.عزیزم...
اعتراف میکنم هیچوقت دختره خوبی برای آنا نبودم
از همان مدل دخترهای تمام عیار که میتوانند تکیه گاهِ مادرشان هم شوند.من فرق داشتم
تا قبل از پدرت مرا بی احساس و یخی صدا میکرد
راستش واقعا بودم.تصمیم میگیرم به آنا زنگ بزنم و از او خواهش کنم فردا به خانه مان بیاید.
STAI LEGGENDO
[ DANDELION ]#1 // Viator
Casuale[ قاصدک ] جلد اول//مسافر قاصدک... چیزیه که آدم باهاش آرزو میکنه و بعدشم فوتش میکنه. و یا شایدم حرفیو دمه گوشه قاصدک بزنه و امیدواره اون حرفو به کسی که میخواد برسونه. حتی اگه مایل ها ، یا کهکشان ها فاصله بینشون باشه. قاصدکا همیشه مسافرن. منم مسافرم...