16 هفتگی

5.3K 850 171
                                    

هری:حالت چطوره کیوتی؟

لویی:من خوبم

هری:و دوقلوها؟

لویی:اونا هم خوبن

هری:تو اونا رو چی صدا میکنی؟

لویی:خب من وقتی برای سونوگرافی رفتم نایل همراهم بود اون گفت اونا شبیه دونه های لوبیا هستن پس اسمهاشون رو لیما(دونه ی لوبیا)و وانیلا(دونه ی وانیل)گذاشت

هری:اوه چه جالب

چند دقیقه بعد

هری:چرا جواب نمیدی؟

هری:حالت خوبه؟

هری:دوباره درد داری؟

لویی:اره

لویی:اونا هردفعه بدتر میشن

هری:متاسفم

لویی:نه اینا تقصیر تو نیستن

لویی:اونا زیادم درد ندارن

هری:البته که دارن

لویی:چی؟

هری:من دیشب تو یه سایت درمورد حاملگیهای دوقلویی مطلبی خوندم

لویی:چرا؟

هری:خب میخواستم یه چیزایی یاد بگیرم

هری:درهرحال اونا درد دارن.مخصوصا اگر فعالیت زیادی داشته باشی

هری:تو الان فعالیت زیادی داری؟

لویی:خب من دارم تمیز میکنم

هری:تو باید دراز بکشی لویی

لویی:چرا؟

لویی:من خوبم

هری:میخوای درد تموم بشه یا نه؟

لویی:اره

هری:پس دراز بکش

لویی:باشه

هری:الان دردت بهتر شد؟

لویی:اره یه کم

هری:من فک میکنم تو فقط نمیخوای منو نگران کنی

هری:تو باید به نایل زنگ بزنی تا برات تمیزکاری کنه

لویی:من احساس میکنم این درخواست زیادیه

هری:اون براش مهم نیست بیبی

لویی:بیبی؟

لویی:این باحال بود.همیشه منو اینجوری صدا بزن

هری:باشه

هری:حالا باید یه کم چرت بزنی

لویی:نمیتونم.زیاد راحت نیستم

هری:روی پهلوت دراز بکش و یه بالش زیر شکمت بزار

لویی:اینا رو از کجا یاد گرفتی؟

هری:گوگل

هری:حالا سعی کن بخوابی فرشته

لویی:باشه

Baby Boy(Larry Stylinson)Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt