مقدمه

7.3K 341 98
                                    

شب ساله نو، من اینجا نشستم روی صندلی چوبیه کافی شاپ و دارم ازنگاه کردن به یک لیوان قهوه ی داغ لذت میبرم.

دیروز ساعت ها منتظرش بودم...شاید بیشتر اما اون نیومد تا منو ببینه و این یعنی انقدر براش مهم نیست اگر روی من رو زمین بندازه تا به ملاقاتم نیاد.

من اینجا نشستم....قهوه ی من هنوز دست نخوردس و من حرکت موجدار بخار و حرارت رو که از قهوه خارج میشه تماشا میکنم.

منی که شب و روز بهش فکر میکنم اما دریق از یه پاپاسی ارزشی که هری برام قائل باشه...

ما چند وقتیه که رابطمون سرد شده و این مثل یه سیلی محکم از طرف دنیا به من بود که یادم نره هیچ انسانی حق خوشبختی رو نداره...

هر وقت منو لمس میکنه با قبلنا فرق داره...اون با دختر دیگه ای قرار میزاره.. قلبم فشرده میشه و دلم میخواد فریاد بزنم وقتی که اون از بوسمون عقب میکشه چون حتما یاد بوسه های دختر دیگش میوفته...

هری...هری پسر...

تو حتی وقتی خوابی درباره ی اون دختر صحبت میکنی و میدونی چیه من شرط میبندم اون هم مثل تو زیبا و بی نقصه...

حاظرم شرط ببندم که اون به خوبی میتونه تو رو لمس کنه...میتونه تو رو غرق در عشق کنه مثل کاری که تو با من کردی..

من حتی میتونم طعم رژ لبش رو بچشم وقتی که من تو رو میبوسم...

حتی می تونم ببینم که چطور وقتی که به یادش میوفتی ازم فاصله میگیری...من میتونم فاصلمونو ببینم.

من میفهمم که اون احساس رو بهت نمیدم طوری که اون روی سینت دراز میکشه یا خودشو در اختیارت قرار میده.

میدونی مرد وقتی که طعم رژ لبش رو احساس میکنم مثل اينه که انگار من دارم اونو میبوسم...

شاید من باید بیشتر مثل اون باشم...
چون اون برات فوق العاده و کامله...

من هیچ وقت فراموش نکردم وقتی که اون رو روی بدنت دیدم..وقتی که به پوستت حجوم اورده بود...

وقتی که بدنت رو نفس میکشم بوی عطر اون رو میدی...

من میخوام بدونم اون چجوری میتونه کاری کنه که یک مرد ذهن خودش رو از دست بده

منم ممکن عاشقش بشم مثل تو....مثل طوری که تو عاشقش شدی...

چجوری اون تورو لمس میکنه؟ منم میتونم امتحان کنم

من میدوم که تو بهم ریخته هستی ولی عزیزم منم بهم ریخته هستم

و حالا تو کاری کردی که من خودمم در درون خودم در مورد اون حرف بزنم...

ای کاش دیروز میومدی.....تو نمیخوای راحت شی؟!؟

من میخواستم تمومش،کنم....من میخواستم بگم تو آزادی...

اما برای خداحافظی هم باید مثل اون باشم تا تو حاظر باشی انجامش بدی...

چون اون برات کامل و فوق العادست...
همونطور که تو کامل و فوق العاده ای...

ولی اون زیباست مثل تو..


Gisookamand

Harry styles fanfic


She Is Perfect [H.S]Kde žijí příběhy. Začni objevovat