د.ا.ن .ماری
جو بینمون خیلی سنگینه و هوای خفه ی تو ماشین داره بدترش میکنه
بعد ازاینکه ازتو جنگل اومدیم بیرون ,هری رفت سمت ماشین و منم دنبالش رفتم و حتی یک کلمه حرف نزدیم
من نمیدونم دقیقا باید چه عکس العملی داشته باشم
از رفتارهاش و حرف هاش میتونم بفهمم که خیلی مشتاقه که با من سکس داشته باشه ولی از طرفی من نمیتونم
همه چیز یه جورایی مجهوله ما رسما زن و شوهریم ولی درواقع نیستیم چون جفتمون هیچ باوری نسبت به این ازدواج نداریم ما حتی هیچ حس مشخصی هم بهم نداریم فقط از روز اول ازنظر جنسی داریم به سمت هم کشیده میشیم
ما تقریبا دوستیم ولی اینم زیاد شبیه دوستی نیست آخه کدوم دوستی به دوستش میگه بوی پوسیت دیوونم کرده ؟گاااااااا د
این حرف هری از ذهنم بیرون نمیره دهن اون زیادی پر از حرف های سکسیهرسیدیم به ویلا و ماشین تو حیاط پارک کرد یه پسر پشت به ما جلوی مایکل وایستاده و داره دستاشو تو هوا تکون میده و حرف میزنه
خدای من اون تتوی گوزن رو دستش، اون لوییه-لویی
داد زدم و دوییدم سمتش اون لعنتی اینجارو از کجا پیدا کرده
اون برگشت سمتم و از دیدنم تعجب کرد .چی شده ؟ اگه به خاطر من اینجا نیست پس چرا اینجاست ؟
برگشتم سمت هری اون داره لب هاشو رو هم فشار میده و بند های دستش سفید شده چون اون هارو زیادی داره تو مشتش فشار میده چهره ی هری از هر وقتی که تاحالا دیدم عصبانی ترهاینجا چه خبره ؟
- مارررری فرشته ی نجات من
لویی با لحن دوست داشتنیش گفت برگشتم سمتش اون اومد و دست هاش رو دور کمرم حلقه کرد منم بغلش کردم .
- تو اینجارو از کجا پیدا کردی لو ؟
اسمش رو مخفف کردم این کارییه که همیشه میکنم
و واقعا میخوام که جواب سوالم رو بگیرم- آممممم من هری رو میشناسم اومدم که اون رو ببینم و این یکم عجیبه که فهمیدم تو زن هری هستی
چه تصادفی مشتاقم بدونم اونا همو از کجا میشناسن و اصلا هری میدونست دوستش دیروز داشت خودکشی میکرد ؟
یا صبر کن ببینم شاید دلیل حال بد هری هم دیشب به خاطر لویی بوده
یه پازل تو مغزم شکل گرفته و من تیکه هایی که داشتم رو کنار هم گذاشتم ولی لویی روز عروسیمون نبود .- اووو پس تو دوست هری هستی ؟
من دستامو بهم زدم و با هیجان گفتم
لویی چشم هاش رو ریز کرد و به هری نگاه کرد
بعدش یک لبخند معنی دار زد- آره من و هری خیلی وقته که همو میشناسیم مگه نه هری ؟
نگاهم رو برگردوندم سمت هری اون سرش پایینه و داره به زمین نگاه میکنه و طوری که شونه هاش حرکت میکنن یعنی هنوز عصبانیه و داره عمیق نفس میکشه
اونا چه آشنایی باهم دارن که هری انقدر عصبانیه
YOU ARE READING
Do not say me No (+18) Harry Styles
Fanfictionعشق میتونه یک اشتباه باشه یا یک حقیقت دربند گناه.♡عشق میتونه تکرار بشه و عشق قدیمی رو تصحیح کنه یا اثباتی باشه برای درست بودنش ☆¡¿