به محض رسیدنمون به هاوایی هری سوار یک ماشین دیگه شد و رفت منم هیچی نپرسیدم
تو طول پرواز هم فقط یک جمله بینمون رد و بدل شد
حالت خوبه ؟ آرههمین
من و مایکل بعد از یه رب رسیدیم به ویلایی که حالا به اسم من و هری بود البته مطمئنم بعد از طلاق باید سه دنگش رو برگردونم .
در بزرگ فلزی باز شد و ما با ماشین وارد حیاط بزرگش شدیم من دهنم باز مونده .این خارق العاده است
یه سنگ فرش چوبی که از لای چمن های سبز تیره خودش رو نشون میده .میرسه به ویلای سفید و بزرگ که شبیه خونه های یونان باستانه .با ستون های بزرگ و بوته های گل های استوایی و درخت هایی که کنار دیوار های خونه قرار گرفتن
سمت چپ ویلا یک استخر بزرگ با آب زلالش داره برام چشمک میزنه من عاشق شنا ام
تو دبیرستان عضو غریق نجات بودمحیف که هوا تاریک شده وگرنه میرفتم کنار ساحل
نمیتونم صبر کنم برای آفتاب گرفتن و برنزه شدنتوی ویلا هم به قشنگی بیرونشه .مجسمه های سفید بزرگ کنار پله های مارپیچی که به طبقه ی دوم میره مجسمه ی یک فرشته است که سینه هاش بیرونه
آقای استایلز هم مثل پسرش منحرفه
با این فکر خنده ام گرفت
مایکل اتاق مشترک من و هری رو نشونم داد
من قراره برای مایکل نقش بازی کنم تا اون مطمئن بشه ما زن و شوهریم برای همین آقای استایلز اونو با ما فرستاده ولی نمیدونم چه ضرورتی داره
این حس بدیه که قراره یک هفته با هری تو یک اتاق بمونم
اون خیلی منحرفه .نمیخوام از این سفر حامله برگردمبعد از گرفتن یک دوش درست و حسابی ، لباس هامو عوض کردم و رفتم پایین تا شام بخورم شکمم داره صدا میده
یک پیشخدمت خانم پیر داشت میز رو میچید .من رفتم و نشستم رو صندلی و ازش تشکر کردم اون خیلی مهربونه
مایکل اومد کنارم وایستاد اگه اون هر سوالی درباره ی هری بپرسه من نمیدونم که باید چی بگم
خدایا این رفتارهای هری هیچ کمکی به نقشه ی آنه نمیکنه
- خانم .برای آقازاده صبر نمیکنید ؟بفرما اینم از این ، اصلا این هری کدوم گوریه ؟
من سعی کردم خیلی خونسرد باشم
- اون تازه عروسش رو به محض ورود به جزیره تنها گذاشت مایکل، بهتره که یکم تنبیه بشه
یه لبخند هم به مایکل زدم اون هم سرش رو تکون داد و برام سوپ ریخت
من از سوپ متنفرم .همیشه بودم- میشه دیگه هیچ وقت برام سوپ درست نکنید ؟ واقعا نمیتونم تحملش کنم
درحالی بشقابم و عقب زدم گفتم
مایکل چشم آرومی گفت و بشقاب و داد به اون خانم مهربون و برام غذای اصلی رو کشید
این غذا واقعا خوش مزه است حتما باید دستور پختش رو بگیرم
![](https://img.wattpad.com/cover/118427242-288-k207443.jpg)
YOU ARE READING
Do not say me No (+18) Harry Styles
Fanfictionعشق میتونه یک اشتباه باشه یا یک حقیقت دربند گناه.♡عشق میتونه تکرار بشه و عشق قدیمی رو تصحیح کنه یا اثباتی باشه برای درست بودنش ☆¡¿