د. ا . ن ماری
اون موهامو کشید و سرم رو از گردنش فاصله داد
من خندیدم و دیدم که اون نیشخندش پررنگ تر شد و زبونش رو گذاشت پشت دندوناش این پرستیدنی ترین نیشخندیه که تو عمرم دیدم .فاک من واقعا دلم میخواد اون به فاکم بده
این کشش جنسی که بین ماست دیوونه کننده اس
دستامو گذاشتم دوطرف صورتش و خط تیز فکش رو لمس کردم و رفتم جلوتر دیگه نمیتونم خودم و کنترل کنم باید اون پاستیل های صورتی رو گاز بگیرملب هامو گذاشتم رو لب هاش اون لب هاشو باز کرد تا لب های منو ببلعه ولی من از فرصت استفاده کردم و لب پایینش رو گاز گرفتم اون لرزید و آه کوتاهی کشید
لب هاش واقعا نرم و داغن و گاز گرفتنش لذت وصف نشدنی بهم داد
هری خودشو رها کرده و به دست من سپرده لب هاش بدون اختیار رو لب هام حرکت میکنن
زبونم و بردم تو دهنش و میتونم با همین چشم های بسته نیشخندش رو حس کنم و بعد از اون طعم زبونش رو که رو زبونم کشیدیکم لرزیدم
نفس کم آوردم و خودم رو یکم ازش دور کردم که نفس بکشم
هردومون به آرومی چشم هامون رو باز کردیم و زل زدیم به چشمهای هم
گاد مردمک چشم هاش باز شده و رنگ سبز چشماش تیره تر از همیشه است و تو چشم هاش یکم اشک جمع شده که به خاطر شهوت زیاده .
مطمئنم چشم های منم همینه
یکم خجالت آوره ولی بیشتر از اون تحسین برانگیزه نیازی که تو چشم هاش میبینم حس غرور بهم میده
میخوام هری رو از رو زمین جداش کنم
میخوام بهترین سکس عمرش رو بهش بدم
امیدوارم دیر ارضا بودنم اینو خرابش نکنه و اون بتونه از عهده ام بر بیادهری انگشت اشاره اش رو از پایین گوشم تا بالای سینه هام کشید دستم و گذاشتم رو دست هاش و همونجا نگهش داشتم اون سرش و آورد بالا که بهم نگاه کنه و من نتونستم که خودم رو کنترل کنم برای دوباره بوسیدنش طوری که اون لبهاش به خاطر بوسه ی قبلیمون متورم و صورتی تر شده این کنترل رو ازمن میگیره
لب هامو وحشیانه رو لب هاش کشیدم و دست هامو گذاشتم رو سینه اش و هولش دادم اون دراز کشید رو تخت و من رفتم روش .کاملا روش دراز کشیده بودم و پوست هامون بهم کشیده میشد
همدیگه رو وحشیانه میبوسیدیم و صدای بوسه هامون و البته آه های هری اتاق و پر کرده بود
من خودم رو روش میمالیدم و سینه هام و رو سینه هاش میکشیدم
اون کاملا برآمده شده و انقدر سفته که دلم میخواد روش بشینم
با اینکه شک دارم چون دوست نداشتم سکس اولمون اینجوری باشه ولی دیک لعنتیش همه چیو تغییر داد
خیلی ناگهانی لب هامو برداشتم و هری ناله کرد وزنم رو انداختم رو زانوهام نمیخوام همه چیز رو یک دفعه ای بهش بدم
میخوام برای کوچیک ترین لذت ها هم زجر بکشه
نگاهش کردم .قفسه ی سینه اش به تندی بالا و پایین میره و داره منتظر و کلافه نگام میکنه
نیشخند زدم و رفتم پایین تر و سینه هام رو روی دیک برآمده اش فشار دادم
فااک شورتش خیس خیسه اون آه کشید و پاشد تا منو از خودش جدا کنه و احتمالا کنترل سکس رو خودش به دست بگیره ولی کور خونده من دوباره هولش دادم و اون افتاد رو تخت،
YOU ARE READING
Do not say me No (+18) Harry Styles
Fanfictionعشق میتونه یک اشتباه باشه یا یک حقیقت دربند گناه.♡عشق میتونه تکرار بشه و عشق قدیمی رو تصحیح کنه یا اثباتی باشه برای درست بودنش ☆¡¿