chapter 46

2K 231 49
                                    

د.ا.ن  زين

نيم ساعته که بين بازوهاي ليام بيدار شدم

داشتم از پايين بهش نگاه.ميکردم و تکون نمي خوردم تا از خواب بلند نشه

به خاطر پام ليام خيلي اذييت ميشه
ادم بعد يه مدت خسته ميشه از جابه جا کردن کس ديگه اي و هر دفعه که ليام بلدم ميکنه حس بدي بهم دست ميده
عاشق اينم که ليام محکم منو بغل کنه و اينور و اونور بره ولي ترجيح ميدم که با عصا اينور و اونور کنم تا ليام اذييت نشه

باز از پايين ب ليام نگاه.کردم
تا ليام خوابه ميتونم با عصا کمي راه برم تا عادت کنم

سروصدايي تو خونه نيست که نشون ميده کارن هنوز خوابه

من نمي دونم چم شده که ساعت هفت صبح بيدار شدم

هري کميي قبل رفت اداره ولي ليام به خاطر من يه هفته مرخصي گرفت همه کلي اصرار کردن که اونا پيشم هستن ولي اون ليامه, ليامه مهربون و نگران من

کمي جابه جا شدم که ليام دستاشو باز کردو من سريع خودمو از اون بين در اوردم که با درد بدي توي دندم مواجه شدم

خدااا اين درد لعنتي ديگه چيه ؟

وقتي ميخواستم بلد شم هم درد داشتم ولي در اون حد نبود و ديگه.عادت کرده بودم

عصا کنار کمد لباسا بود و فاصلش با تخت زياد نبود
هرجور که بود عصا رو گرفتم و سعي کردم که راه برم
چند قدم اول سخت بود ولي کم کم راحت تر شد از در اتاق بيرون رفتم
خب خان اول رد شد

خان بعدي
پله ها

نزديک پله اول رفتم و اول پاي سالمم رو گذاشتم و بعدش پايه  گچ گرفته

تقريبا رسيده بودم و فقط پنج تا پله مونده بود که يهوو عصا از زير دستم در رفت
تکيه ام به عصا بود براي همين از پله ها پرت شدم پايين

درد وحشتناکي توي کله وجودم پيچيد
درد دنده هام ديوانه کننده بود
سعي کردم از خودم صدايي در نيارم ولي نتونستم
انقدر درد داشتم که توان ساکت کردن خودمو نداشتم و بلند داد زدم
لبمو محکم گاز گرفتم و به خودم پيچيدم که کمي درد دندم کم شه ولي فايده نداشت

صداي ليام رو شنيدم که اسمم رو صدا کرد
سعي کردم به.سمت صدا نگاه کنم ولي چشماي تارم مانع ميشد
گريه نميکردم ولي اشکام به خاطر درد وحشتناکم خود ب خود جمع شده بود

چشمامو باز کردم که ديدم همه با نگراني سمتم ميان

لويي و ليام خواستن که بلندم کنن ولي کارن نميذاشت و ميگفت بزارن تا کمي دردم اروم شه بعد تکونم بدن

ليام اروم پشتم رو نوازش ميکرد و لويي با نگراني باهام حرف ميزد

بعد از اينکه دردم اروم تر شد منو اروم رو کاناپه خوابوندن

save me (ziam) (Completed)Where stories live. Discover now