جس ترسیده به زین نگاه کرد .
جس "یعنی چی که تو تله افتادیم ؟ "
زین "یعنی اینکه اون سوسکا مارو تو تله انداختن"
جس "چی داری میگی زین مگه سوسکا عقل دارن که بتونن ماهارو تو تله بندازن ؟"
زین "اینا سوسکای معمولی نیستن وگرنه نمیتونستن لیام و بگیرن"
جس بیشتر ترسید .
زین به فکر راه فرار بود و اونا واقعا ترسیده بودن ولی از نظر هر دوشون ترس احمقانه ای بود چون اونا یه مشت سوسکن .
ولی همونطور که میدونین اونا حق دارن که بترسن اونا سوسکای معمولی بودن و نمیشد کشتشون .جس دست زین و گرفت و کشیدش پشت طابوت .
سر و صدا ها زیاد شدن و سوسکا به آرامگاه رسیدن .
البته همراه با لیام .
همه ی سوسکا جمع شدن و این یعنی اوپتیموس برگشته .
اوپتیموس لیام و نگه داشت و با نیشخند کثیفی آرامگاه و زیر نظر گرفت .اوپتیموس "زیکاروس میدونم اینجایی سریع بیا بیرون تا این مردک و نکشتم اوه تو نمیتونی دوری از این موجود و تحمل کنی میدونم"
برگشت و رو به لیام حرف زد .
اوپتیموس "میدونی چیه انقد ازت بیزارم که حتی حالم بهم میخوره اسمتو بخوام تلفظ کنم"
و اونموقع لیام نمیتونست چهره ی اوپتیموس و ببینه چون کامان اونجا رو تا حالا کسی کشف نکرده بود و اینجا هیچ نور فاکی ای نمیومد .
اوپتیموس "زیکاروس همین الان بیا تا این و نکشتم"
و همون لحظه بود که اون صدای غریبه باز شروع کرد به صدا کردن زین .
زین خیلی گیج شده بود فک میکرد اون صدا صدای همون اوپتیموسه ولی انگار اشتباه میکرد .باز اوپتیموس میخواست با زین حرف بزنه که زین از پشت طابوت اومد بیرون و جس خشکش زد .
جس نمیدونست که زین چرا از پشت طابوت اومده بیرون و از طرفی داشت برای اینکه الان کسی کنارش نبود بیشتر میترسید .زین "لطفا ولش کن بره"
اوپتیموس "اوه پس تو اینجایی آره؟"
و نیشخندش پررنگ تر شد.
زین "گفتم ولش کن "
اوپتیموس "اوه فکر کردی میزارم کسی که به خواهر و برادرش خیانت کرده از دستم بره این موجود باید تاوان کاراش و ببینه"
زین "چی ؟ تو داری چی میگی ؟ میدونی حرفات از نظر من و لیام و جس خیلی حرفای چرتیه ؟"
اوپتیموس "پس توی زندگیت این اسمته ها ؟"
رو به لیام گفت .
ولی دوباره برگشت سمت زین .اوپتیموس "میدونی چیه اگه تو وجود نداشتی هیچکدوم از این اتفاقا نمی افتادن خواهر من دق نمیکرد و نمیمرد اونم از دست این برادر حقیرش"
YOU ARE READING
♤ Pyramids♤ {Z.M}{L.S}
Fanfictionمصر همه چی از مصر شروع میشه اما کجا به پایان میرسه ؟ شاید جایی عجیب حداقل عجیب تر از مصر