Part8

1.2K 285 34
                                    


پشت سر لوهان وارد گی کلاب شد، باورش نمیشد بالاخره اومده همچین جایی، قبلا اینقدر خودشو توی درس و مشقش خفه کرده بود که فرصت رفتن به اینجورجاها رو نداشت،
تا چشم کار می‌کرد، پسر جذاب ریخته بود و این نیشش رو تا بناگوش باز کرد.

همراه لوهان پشت یه میز نشست، لوهان نگاش کرد و گفت

_سوجو میخوری دیگه؟

_نه، بیا یه چیز بهتر مثل ویسکی یا وودکا بنوشیم، میخوام عین چی مست کنم، تا اینهمه شوکی که بهم وارد شده بپره...

_اوکی، پس یه بطری ویسکی میگیرم، ولی بکی... ویسکی گرونه بودجه ام نمیرسه مهمونت کنم، باید دنگ بزاری...

بکهیون باکلافگی چشاش رو چرخوند و درحالی که کارتش رو گذاشت روی میز غرید

_خسیس،

⭐⭐⭐

چند ساعت بعد بکهیون  درحالی که مثل سگ مست بود و حتی خودش  رو هم نمیشناخت داشت وسط کلاب بالا پایین می‌پرید.
لوهان هنوز پشت میز بود درحالی که با تاسف بهش زل زده بود گفت

_وقتی بیشتر سهم منو هم خوردی، باید اینطوری میشدی،...

ناگهان بادیدن پسر قدبلندی که به سمت بکهیون میرفت، چشمای خمارش رو دوخت بهشون و   گفت

_خب... مثل اینکه یکی، از بکی خوشش اومده، امیدوارم... اون احمق دست به کار، احمقانه ای نزنه، چون هیونگم به فاکش میده، یا... شایدم، منو... بفاک بده...

وقتی دید بکهیون هم داره با آغوش باز تحویلش میگیره و ازش میخواد باهم برقصن گوشیش رو بیرون کشید و درحالی که شماره چانیول رو می‌گرفت گفت.

_اینطور که پیش میره، کار به جاهای باریک کشیده میشه، بهتره هیونگم رو خبر کنم، تا حداقل من به فاک نرم

_الو...

وقتی صدای چانیول رو شنید بدون سلام کردن گفت

_اگه نمیخوای بکهیونت امشب بفاک بره، همین الان بیا به گی کلاب محله خودمون.

چانیول پوزخندی زد و گفت

_کی میخواد بفاکش بده؟.. تو؟

_من نه یه پسر جذاب اینجاست که از بکی کیوتت خوشش اومده، مثل اینکه بکهیونم بدش نمیاد هیونگ.

_ولم کن بچه،... آخرین باری که سرکارم گذاشتی یادم نرفته.

_اوکی من الان یه مدرک برات میفرستم.

قطع کرد و با گوشیش از اون دوتا که از حلق هم گذشتن و توی دلو روده هم بودند عکس گرفت و برای هیونگش فرستاد... و با خودش گفت

_خیلی به من بی اعتماده...

...
اون طرف کلاب بکهیون با  اون پسر جذاب، درحالی که بهش چسبیده بود می‌رقصید و اون هم متقابلا خودش رو می‌مالوند بهش، بعد از کلی رقصیدن پسره بالاخره طاقتش تموم  شدو گفت

The AlphaМесто, где живут истории. Откройте их для себя