🍂Thirties
قهقهه ای سر داد جوری که سرش به عقب پرت شد و گردن خیس و براقش رو جلوی چشمای هیز لیام به نمایش گذاشت.
لیام رو به عقب هول داد یقش رو گرفت سمت خودش کشید:
_بهت یاد نمی دم تو به درد اینکار نمیخوری
زنگ خطر توی گوش تهیونگ به صدا در اومد با سرعت دست روی یقش رو گرفت سمت خودش کشیدش جوری که قفسه سینه جفتشون بهم چسبید توی صورت کوکی خم شد:
_تو اینو مشخص نمیکنی من بابتش پول دادم پس بهم آموزش می دی
بعد دست پسر رو ول کرد، هلش داد و به سرعت از اتاق خارج شد.
➖➖➖➖➖_ازش خوشم میاد
_من که می دونم از دختره خوشت اومده رقص بهانه ـس
_دختر نیست
➖➖➖➖➖_عاشق بد کسی شدی
_چرا؟
_خودت میفهمی
➖➖➖➖➖خودش رو جلوصورت تهیونگ کاملا خونی بود و شخص مقابلش درحالی که با هر بار عقب کشیدن دستش رو به شکمش فشار میداد هنوز هم مقاومت میکرد که با ضربه ی تهیونگ به پشت زانوش کاملا روی زمین افتاد
خودش رو جلو کشید روی بدن پر از تتوی رقیبش نشست و قدرتی که بدنش مونده بود یکی دست هاش جمع کرد و محکم به صورتش ضربه میزد
چند ثانیه اول از شوک و درد شکمش نتونست پاسخی به ضربه های تهیونگ بده ولی بعدش با گرفتن دستش جاهاشون رو عوض کرد حالا اون بود که میزد کشید روی بدن پر از تتوی رقیبش نشست و با آخرین قدرتی که توی بدنش مونده بود یکی از دست هاش جمع کرد و محکم به صورتش ضربه می زد.
درد تهیونگ هر لحظه بیشتر می شد و اون بین صدای آشنایی، گوش هاش رو نوازش می داد.
YOU ARE READING
Thirties
FanfictionThirties Name: سی سالگی Main couple: ویکوک Genre: عاشقانه، امپرگ، اکشن Writer: Hades ️NC+18