الان که دارم این متنو مینویسم در نا امید ترین روز زندیگمم چشام همه چیو تار میبینن
ببخشید که انقد یهویی دارم خدافسی میکنم اما بزای ساختن ایندم مجبورم از یه سری چیزا دل بکنم..
خانوادم بهم میگن اگ امسال کنکور پزشکی در نیام برای همیشه دورم میمدازم و دیگه نمیزارن درس بخونم..
حالم خیلی بدع
یه عمر شاگرد زرنگه بودم
یه عمر خانم دکتر صدام زدن و حالا حس میکنم در پشت نرین نقطه زندگیمماحساس مرگ میکنم..
میدونم ممکن حال من بزای خیلیاتون مهم نباشه..فقط مسخوام معدرت بخوام چون میخوام ترسو نباشم
از همه چی بکنم چون اگ اینکارو نکنم تا اخر عمرم یه بدبخت میمونم
بعد کنکورم قسم میخورم اگ پزشکی در بیام برگردم و فیکمو کامل کنم..
قسم میخورم چون این فیک اولین بچم بوده و عاشقشم..نمیتونم نصفه ولش کنم
منو ببخشید و اگ فشحمم بدین درک میکنم..فقط منو ببخشید چون مجبورم برم و بعد کنکور برگردم
صفحمو نمیبندم ولی پمکنه بعد یه مدت واتپد خودش ببنده
@exo_lkadi
این ایدیمه که بدونید فرار نمیکنم
فقط بدونید واقها حال خوبی ندارم
و نیاز دارم مثل یه غار نشین زندگی کنم تا خودمو پیدا کنم
امشب تا یکی دو ساعت هستم..اگه حرفی داری میتونید بگید
فحشم بدید اصلافقط اینکه معذرت میخوام
"بعد از اینکه خانم دکتر شدم برمیگردم :)و اینکه..میشه برام دعا کنید؟
قول میدم مغرور نشم..
پول دوست نشم..قول میدم یادم نره دوست داشتم دکتر شم تا ادمای نیازمند بخاطر پول از درمان محروم نشن..
قول میدم دکتر خوبی شم
YOU ARE READING
🔲 Lies In The Dark🔲
Fanfiction❌❌❌❌❌❌❌❌هشدار:اپ این فیک تا مرداد ماه سال 1400متوقف میشه..اگه نمی خواید داستان نصفه بخونید لطفا داستان رو شروع نکنید❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌ "بهم میگی هرزه..میگی وقتی درد میکشم زیبا میشم.باور کنم که دوسم داری؟" ~اره دوست دارم..انقدر که اگه بری میمیرم~"منم فک می...