🌌62

668 134 4
                                    

جین با نگرانی به دکتر خیره شده بود و حتی نمی دونست باید منتظر چی باشه
"خوب اقای کیم ، اقای مین به پیوند کبد نیاز داره ، هرچه سریعتر بهتر ، من فعلا ایشون در صدر لیست پیوندی ها با توجه به وضعیتشون قرار دادم اما خوب هر ثانیه برای ایشون با ارزشه ..."
جین هنوز تو جمله اول گیر کرده بود
یونگی دونسنگ عزیزش پیوند کبد میخواست ؟؟؟
"پیوند کبد ؟ چطور ؟ نه !! اون فقط ۲۶ سالشه ..."
دکتر با ناراحتی به مرد جوون روبروش خیره شد
"مصرف الکل و یسری از داروها وضعیتشو خطرناک کرده بود ایشون یه مدت بود زیر نظر من بودند اما دو روز پیش با یسری کبودی رو بدنشون به اورژانس اومدن ، نمیدونم چی شده خودشم چیزی نگفته اما خوب همه اینا اونو به اینجا رسونده و ضربه اخر ضربه هایی که بدنش خورده هست پیشنهاد می کنم بعد از مشورت با خودش پلیس در جریان بذارید !!"
جین میدونست تقصیر کیه حتی نیاز به فکر کردنم نبود
اما از قبلم مریض بود چرا هیچی نگفته بود ...

وارد اتاق یونگی شد و کنارش نشست و دستشو گرفت
صورت یونگی رو به زردی میزد و انگار جونی در بدن نداشت
"هیونگ فعلا نمیتونه ببرتت خونه یونگیا ، چرا اینطوری شدی ؟ چرا هیچی به ما نگفتی ؟ قضیه جکسون چی بود هان ؟"

💜💙💜💙💜
بچه ها من یسری تحقیقات انجام دادم
استفاده الکل باعث نارسایی کبد میشه
و منظور از ضربه اینه که یکی زدتش !!!!
و خوب اینو مطمئن نیستم که دقیقا ضربه باعث این چیزا میشه یا نه
ولی تو سریال پزشکی ها معمولا یه همچین موردهایی هست
خلاصه اینکه اگرم اشتباه بود به بزرگی خودتون ببخشید
*ووت* یادتون نره 💜💜

Y.O.L.O 🌌 | Instagram AU | PersianDove le storie prendono vita. Scoprilo ora