🌌40

752 158 5
                                    

یونگی رو مبل لم داده بود منتظر بود تا خبرنگار زودتر بیاد
اینسری برای یه مجله عکسبرداری داشت و همراه باهاش مصاحبه ای هم قرار بود انجام بشه

با دیدن خبرنگار لبخندی زد و سری به نشانه ادب تکون داد

"شوگا شی ممنون که مصاحبه رو قبول کردید"
"خواهش می کنم"
یه ربع اول به هدف ها و کارهای روزمره و پروژه های اینده گذشت که خبرنگار سوالاش تموم شد اما سکوت عجیبی کرده بود
"میخواستم چندتا سوال خصوصی بپرسم !!"
یونگی میدونست راجب چیه و اینها تو لیست سوالاتی که بهش داده بودند نبود اما میدونست اگر مخالفت کنه با هزارتا شایعه دیگه روبرو میشه
بزور سری تکون داد

"رابطتون با جکسون شی چیه ؟ خیلی شایعه بینتون بود ، پست ایشون ، اون زد و خورد و بعد پست ها دوستاتون ، حتی یه مدت غیب شدنتون "

یونگی نفس عمیقی کشید "من و جکسون رابطه دوست داشتنی نداشتیم اما خوب باید بگیم داستان از دید دو طرف باید دیده بشه و من ترجیح چیزی ازش نگم اما میدونم حرفای اونهم درست نبود !"
خبرنگار که معلوم بود به جوابی که میخواد نرسه خماش تو هم کشید

"راجب این عکس چه نظری دارید ؟"
یونگی به عکس روبروش خیره شد و نفسش برید
اون عکسی از بوسه یونگی و تهیونگ بود ولی چطور همچین عکسی وجود داشت وقتی اونها حتی یکبارم همدیگه رو نبوسیده بودند

یونگی سریعا پاشد و از اونجا دور شد میدونست منیجرش یجور گند درست می کنه

خوب بچه ها اینم از اپ این سری بعد مدتها
ولی نمیتونم راجب اپ بعدی قول بدم امیدوارم که زود باشههه ♥️♥️♥️

Y.O.L.O 🌌 | Instagram AU | PersianHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin