جنایی Stories

ترس و وحشت، شهر کوچیک میلتون رو پر کرده بود چون یه قاتل روانی هر هفته یه نوجون رو ،به بدترین شکل ممکن به قتل میرسوند! پلیس هنوز موفق نشده بود دستگیرش کنه چی میشه یک شب...

• • ⋆ 🔪🩸 "پدرت ... چرا کشتیش؟!" ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌‌"اون ازم خواست! ..." چندین ماهه...

نسخه ای از ما وجود داشت که خود از وجود آنها خبر نداشتیم. عشق و لذت هایی را تجربه می‌کردیم که تنها اثر کبودش را در آینه روی گردن خود می‌دیدیم. قتل هایی مرتکب می‌شدیم که ت...

وانگ ییبو فکر می کرد شهری که خانواده اش برای نقل مکان انتخاب کردن کسل کننده باشه خب، بعد از اینکه مرده ای پیدا کردن، باید به این فکر می کرد که از یک کلمه بسیار زیباتر بر...

رمانگر بیانگر زندگی رها اعتماد زاده و سر گذشت زندگی او به عنوان یک وکیل و مشکلات اوست.

ذهن تاریک[ ویکوک] زمان آپ : نامشخص Genre : mystery, crime, angst, romance , dram داستان نگاشتن دوباره تاریخ به دست وکیل کهنه کار دادگستری سئول علی رغم تمامی فسادها و...

شیاطین... این بوک رو گذاشتم واسه وقت هایی که یک سناریو کوتاه و ترسناک من و نویسنده های کانالم به ذهنمون میرسه براتون بزارم اینجا. در واقع هر پارت داستانی جداگونه داره🖤 ...

یه مرد توی دههٔ سوم زندگیشه و معلوم نیست روسه یا عرب یا حتی اهل کرهٔ جنوبی! و سرنوشت پسر ۱۹ سالهٔ بیچاره‌ای که سرپرستی خواهرزاده‌ش به عهدهٔ اونه، به این مرد عجیب گره خور...

او نمی خواست کسی از او متنفر باشد اما آنها متنفر بودند. از دختری که زیر ثروت خانواده اش عدالت را زیر پا می‌گذاشت. اما او تقصیری نداشت کسی به او قدرت انتخاب نداده بود. ش...

{پایان یافته} ______________________ ______________________ در خلاصه ی زندگی هر آدمی دو نوع عشق وجود داره، نوع اول: اولش چه بد باشه چه خوب، اخرش خوبه؛ نوع دوم: اولش چه...

یه مرد عجیب، ولی چی می خواد؟ این حقیقت نداره من قاتل نیستم! با این حال فرار کردم تا زندگی جدیدی رو در آرامش شروع کنم. باید تک تک سر نخ هایی که به اون می رسه رو پیدا کنم...

زیر چشمی بهش نگاه کردم، اول آقا عصبیه الآنم که عجله داره معلوم نیست چشه... لعنتی قدش هم خیلی بلند... من قراره ازش محافظت کنم یا اون از من ؟؟! دو مرد با دو روحیه و اخلاق...

پس سقوط این شکلی بود . لازم‌ نبود بیفتی ‌. لازم نبود حتی کوچکترین حرکتی بکنی . سقوط ، توی یه لحظه اتفاق می افتاد . مثل پایین ریختن اشک مثل شکستن شیشه مثل خاموش شدن شم...

-ببین چه‌قدر قشنگه! با ذوق به گلبرگ‌های سفید و نازک گلدون کوچیک و موردعلاقه‌م که لبه‌ی پنجره جا گرفته اشاره میکنم و باز هم لبخند بزرگی روی لبم نقش میبنده! همیشه این‌کار...

"فکر کردنه زیاد تو رو دیوونه می‌کنه اما این چیزیه که منو زنده نگه میداره" تخیل ، رویا ، کابوس و خواب، در دنیای من تمام این‌ها به رنگ خون و به طعم تلخی قهوه ی...

من اینجام در حصار تن بهترین رفیقت،در سی‌امین طبقه این قصر،در زیر نخواستن ها و فریاد ها ولی تو کجایی ماهِ‌من؟ میدونی هیچ‌وقت توضیحی به من داده نشد فقط به خودم اومدم و مت...

خلاصه: _ چرا کشتیش؟ خائنو باید کشت _ترسناک شدی جونگکوکی . و اینا همش تقصیر منه:)

{فول شده} ⇢ɴᴀᴍᴇ : White heart ⇢ɢᴇɴʀᴇ : Romance , Angst , Criminal , Smut , fantasy , BDSM ⇢ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : #Vkook , Hopmin ⇢ᴡʀɪᴛᴇʀ : #Nia "قلب ابلیس زخم خورده بود، از سمت...

_اسـلـحـه_ نویسنده: راحیل کاپل: کوکوی ژانر: جنایی، اکشن، پلیسی، انگست، ماجراجویی، اسمات خلاصه: فرمانده جونگکوک، عاشق دل شکسته ای که برای گرفتن انتقام قتل دوست‌پسرش تر...

خاکستری لحظه لحظه گذشته منه میدونی من کیم تهیونگ تو رنگ خاکستری بزرگ شدم و دست و پا زدم از نظر من رنگ آرامش آبیه ولی میدونید هیچ ربطی به خاکستری زندگی من نداره ...... ک...