Part 9

2K 338 134
                                    

دو تا پسر توی اون انبار تاریک و خفه، یک روز دیگشونم هدر دادن! جیمین بخاطر درد ضربه هایی که جیونگ بهش زده بود با بدنی لرزون و چهره ی بی حسش به جیونگ زل زده بود. بی حال لب باز کرد:

+ هوا تاریک شده؟

بخاطر بودن توی اون انبار که هیچ درزی نداشت و کاملا بسته بود، زمان از دست جیمین در رفته بود و نمیدونست تو چه ساعتی از روز قرار داره! حتی نمیدونست چند روزه اونجا اسیره!

= نه خیر... دو روز گذشته و هوا هنوز تاریک نشده! حالام دهنتو ببند.

+ اون میاد...

جیونگ از جاش بلند شد:

= چه مزخرفی میگی؟

+ اون ب..بخاطر من می..میاد!

= بیچاره!

نگاه چندشی به جیمین انداخت و بعد توی سطل، آب یخ ریخت. سطلو توی دستش گرفت و دوباره سمت جیمین برگشت.

+ ن.نکن جیو-...

هنوز جمله ی پسر لرزون تموم نشده بود که سطل بالای سرش کج شد و آب از سرش پایین ریخت.

ساعتای زیادی میشد که هروقت چیزی میگفت اون مردک اینکارو میکرد. اما اینبار جیمین عصبی تر از دفعه های قبل شد.

از اونجایی که فقط دستاش به صندلی بسته بودن، تا جایی که میتونست قدرتشو توی پاهاش جمع کرد و لگد محکمی به جیونگ زد.

جیونگ با این ضربه ناله کرد و به عقب تلو تلو خورد.

جیمین که فهمید جیونگ حواسش نیست، شروع کرد به تکون دادن دستاش بین اون طناب نسبتا محکم... از روز قبل انقدر دستاشو اون پشت تکون داده بود که تونسته بود کمی طنابو شل تر کنه.

جیونگ با حرص به سمتش اومد و از موهاش گرفت. سرشو عقب کشید که باعث شد دوتا پایه ی جلوییِ صندلی بلند بشه و پاهای جیمینم رو هوا بمونه!

اما این حالت بیشتر بهش کمک کرد که دستاشو از لای طناب سر بده. درست توی دو ثانیه هردو دستشو آزاد کرد و قبل از اینکه جیونگ برای هزارمین بار تهدیدش کنه، پوزخند زد:

+ دستام باز شد!

= چی؟

+ میگم که... گند زدی!

جیونگ هنوز متوجه منظور جیمین نشده بود که مشت محکمی به فکش برخورد کرد. دوباره به عقب تلو خورد.

پسر کوچیکتر به سرعت طنابو از دور کمرشم باز کرد و از روی صندلی بعد از دو روز بلند شد. قدمای سریعی برداشت. با اینکه ساعت ها بی حرکت موندن بدنشو کوفته کرده بود اما دیگه صبرشم تموم شده بود.

با دستایی که مچشون بخاطر فشار زیاد طناب درد میکرد و رد قرمزی روشون مونده بود، یقه ی جیونگِ روی زمینو گرفت و محکم کشید. تمام خشمی که این دو روز درونش درحال فوران بود رو توی مشتاش جمع کرد و صورت جیونگو هدف قرار داد.

PORN LINK | KookMinWhere stories live. Discover now